معنی نزدیک‌بین

فرهنگ عمید

میوپ

نزدیک‌بین


بین

دیدن didan
بیننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): باریک‌بین، خرده‌بین، خودبین، دوربین، نزدیک‌بین،


دوربین

وسیله‌ای مرکب از یک یا دو لوله و عدسی که با آن جاها و چیزهایی را که در مسافت دور باشد می‌بینند. δ در قرن ۱۷ میلادی اختراع شده،
(اسم، صفت فاعلی) [مقابلِ نزدیک‌بین] (پزشکی) کسی که چشمش دور را بهتر از نزدیک ببیند،
(عکاسی) دوربین عکاسی،
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی، مجاز] دوراندیش، خردمند،
* دوربین عکاسی: (عکاسی) دستگاهی که با آن از اشخاص و اشیا و مناظر عکس‌برداری می‌کنند،
* دوربین نجومی: (نجوم) دوربین بسیاربزرگ که با آن ستارگان را می‌بینند، تلسکوپ،

مترادف و متضاد زبان فارسی

میوپ

نزدیک‌بین،
(متضاد) دوربین، آستیگمات

معادل ابجد

نزدیک‌بین

153

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری