معنی مَخلَص

حل جدول

مَخلَص

خلاصه و چکیده سخن


خلاصه و چکیده سخن

مَخلَص

فرهنگ فارسی آزاد

مخلص

مَخلَص، محل خلاص و نجات، محل پاک و صافی شدن، محل رهائی، خلاصی و رهائی، گریزگاه،

لغت نامه دهخدا

مخلصی

مخلصی. [م َ ل َ] (حامص) رهائی، چه مَخلَص مصدر میمی است و زیادت یاء مصدری بعد مصدر عربی از تصرفات فارسیان است. (غیاث) (آنندراج).


الحاصل

الحاصل. [اَ ص ِ] (ع ق) در اختصار کلام استعمال میشود یعنی مختصراً و بالجمله و القصه. (ناظم الاطباء). باری. مَخلَص. مخلص کلام. خلاصه.جان کلام. بهر جهت. بهرصورت. بالاخره. عاقبت. آخرالامر. قصه کوتاه. قصه کوته. الغرض. معالقصه. بالجمله. صاحب آنندراج گوید: چون از ادا کردن مطلبی عاجز شوند وخواهند که سخن را مختصر کنند لفظ الحاصل و حاصل کلام و سخن مختصر و سخن کوتاه و امثال آن را گویند و اینها گویا مرادف همند و «فی الجمله » نیز از این قبیل است - انتهی. الحاصل و نظایر آن تکیه کلام اند و در مقام تأنی و مختصر کردن کلام سابق و شروع به مطلب لاحق استعمال شوند. و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 273 شود.

معادل ابجد

مَخلَص

760

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری