معنی مسجدسلیمان

لغت نامه دهخدا

مسجدسلیمان

مسجدسلیمان. [م َ ج ِ س ُ ل َ / ل ِ](اِخ) یکی از بخشهای شهرستان اهواز که محدود است از شمال به بخش قلعه زراس و رودخانه ٔ کارون، از جنوب به بخش هفتگل، از مغرب به شهرستان شوشتر، از مشرق به بخشهای انده و قلعه زراس. منطقه ای است کوهستانی با هوای گرمسیر که بواسطه ٔ وجود کوههای خشک و گچی و فقدان آب و جنگل و وزش بادهای سوزان، هوای تابستان آن بسیار گرم و طاقت فرسا است و در اغلب سالها درجه ٔ حرارت هوا در تابستان به 58 درجه ٔ سانتیگراد رسیده است. رودخانه ٔ کارون از این بخش می گذرد و آب مورد احتیاج اهالی از آن تأمین می گردد.این بخش از نظر وجود معادن نفت یکی از نقاط پرارزش کشور است، و تاکنون در حدود 250 حلقه چاه نفت در آن حفر شده است. راههای اسفالته ٔ متعددی در نقاط مختلف بخش احداث گردیده است. مرکز بخش شهر مسجدسلیمان است که در حدود 30هزار تن سکنه دارد. این بخش از 6 دهستان به نامهای حومه، زیلائی، ترکه دز، جهانگیری، تل بزان، بیک مهد تشکیل شده و جمعاً دارای 97 آبادی است. سکنه ٔ بخش به اضافه ٔ نفوس شهر در حدود 51هزار تن است. وقرای مهم آن عبارت است از: چشمه علی، باور صاد، خواجه آباد و شیخ آباد.(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

حل جدول

مسجدسلیمان

اولین چاه نفت ایران در این شهر ایجاد شد


کوه مسجدسلیمان

آسمارى


کوهى در مسجدسلیمان

آسمارى


کوهی در مسجدسلیمان

اسماری


از بازیکنان تیم نفت مسجدسلیمان

حبیب فرعباسی

محمد طیبی

مهدی رستمی

علیرضا علی‌زاده

حسین دوستدار

میثم نقی‌زاده

عباس عسگری

احمد جبوری

سوشا مکانی

واژه پیشنهادی

از نام های قدیم «مسجدسلیمان»

آساک، استخر، میدان نفتون

معادل ابجد

مسجدسلیمان

298

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری