معنی مردمسالار
حل جدول
دموکرات
مترادف و متضاد زبان فارسی
دموکرات، دموکراتمنش،
(متضاد) مستبد
خودکامه
خودرای، خودسر، خویشتنکام، لجوج، مستبد، مطلقالعنان، یکدنده،
(متضاد) دموکرات، دموکراتمنش، مردمسالار
معادل ابجد
576