معنی ماورالنهر

حل جدول

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

چاچ

(اِ.) نام شهری در ماورالنهر که کمان و تیر آن معروف بود.


ختلان

(خَ) (اِ.) نام ناحیه ای از بدخشان در ماورالنهر که اسبان خوب و زنان زیبارویش معروف بودند.


حصاری

زندانی، محصور، منسوب به شهر حصار در ماورالنهر که زیبارویانش معروف بودند. [خوانش: (حِ) [ع - فا.] (ص نسب.)]

لغت نامه دهخدا

ماوراالنهر

ماوراالنهر. [وَ رَن ْ ن َ] (اِخ) مخفف ماوراءالنهر به معنی آنچه آن روی رود باشد. چون ملک توران از ایران آن روی رود جیحون واقع است لهذا ملک توران را ایرانیان عربی دان ماورأالنهر نامند. (غیاث) (آنندراج). بجای ماوراءالنهر مستعمل است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
زخرگاه تا ماوراالنهر در
که جیحون میان استش اندر گذر.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 310).
یکی مهتر از ماورالنهر در
که بگذارداز چرخ گردنده سر.
فردوسی.
اگر پهلوانی ندانی زبان
«ورازرود» را ماوراالنهر خوان.
فردوسی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
چو شه کشور ماوراالنهر دید
جهانی نگویم که یک شهر دید.
نظامی.
و رجوع به ماوراءالنهر شود.


ورارود

ورارود. [وَ] (اِخ) ماورأالنهر است و آن ملکی است مشهور. (برهان) (انجمن آرا).ممالکی که در آنطرف رود آمویه واقع شده و به تازی ماوراءالنهر گویند. (ناظم الاطباء). ورزرود. (انجمن آرا). ورازرود. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). اسدی گوید: ورارود ماوراءالنهر است. فردوسی گوید:
اگر پهلوانی ندانی زبان
ورارود را ماوراءالنهر خوان.
(لغت فرس ص 109).
جهانگیری آرد: ورارود با اول مفتوح و رای ثانی مضموم و واو مجهول و ورازرود با اول مفتوح به ثانی زده و الف مفتوح به زای منقوطه زده و ورزرود به اول مفتوح به ثانی زده و زای منقوطه ٔ مکسور و رای مضموم نام ماوراءالنهر است. و در صحاح الفرس نیز آمده:ورارود ماوراءالنهر است. (فرهنگ نظام). و در فهرست ولف مستقلاً ورارود نیامده اما ورزرود را به معنی سرزمین ماوراءالنهر آورده، و به فرهنگ عبدالقادر شماره ٔ 2644 ارجاع کرده است ولی بیت مزبور را در شاهنامه های مأخذ خود نیافته است. رشیدی گوید آزارود و زارود؛ ماوراءالنهر. فخری گوید:
یک موی مباد از سر او کم که جهان را
آن موی به از جمله سمرقند و ازارود.
و رودکی (چنین است !) گوید:
اگر پهلوانی ندانی زبان
وزارود را ماورالنهر دان.
و گاهی به مد الف و غیرمد و حذف کلمه ٔ رود نیز آید چنانکه گویند سیب آزا؛ یعنی سیب ماوراءالنهر. مؤلف سراج ازارود (بالکسر و بفتح نیز) بدین معنی مخفف (از آن روی رود) و از رود به حذف الف دوم مخفف آن و آزارود به مد و آزا تنها به مد و به غیر مد غیر ثابت و ورارود (ثانی رای مهمله) غلط وتصحیف ازارود چه ورا به معنی آنطرف عربی است نه پهلوی و تبدیل الف به واو جائز. (حاشیه ٔ فرهنگ رشیدی ذیل آزارود). ولی وجه اشتقاق سراج درست نمی نماید. ورازود هم که برهان آورده تصحیف است. (حاشیه ٔ برهان چ معین).

معادل ابجد

ماورالنهر

533

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری