معنی لپه

لغت نامه دهخدا

لپه

لپه. [ل َپ ْ پ َ / پ ِ / ل َ پ َ / پ ِ] (اِ) هر یک از دو قسمت بعض حبوب چون نخود و لوبیا و غیره بطور عموم و نخود سیاه بالخصوص. فلقه. پوست کنده و دونیم شده ٔ نخود سیاه.
- لپه باقلا، باقلای پوست کنده و دو نیمه شده.
- لپه ٔ نخود، هر یک از دو قسمت پوست کنده و جدا شده ٔ نخود.
|| هر یک از دو نیمه ٔ تنه ٔ درخت که از درازا برند. || برگهای اولیه ٔ نبات پس از ایجاد ساقه ٔ اولیه نبات جدید در جنین نباتی. وجود تعداد این لپه ها مایه ٔ امتیاز نباتات دولپه ای از یک لپه ای است. (گیاه شناسی ثابتی ص 508). || صاحب آنندراج گوید: موج و با لفظ زدن مستعمل. میرزا طاهر وحید راست در تعریف نخودپز:
ز سوز دل خود نیایم بخود
چو دریا زند لپه این یک نخود.
و احتمالاً در این معنی دگرگون شده ٔ لَپّر باشد. رجوع به لپر زدن شود.


تک لپه

تک لپه. [ت َ ل َپ ْ پ َ /پ ْ پ ِ] (اِ مرکب) اصطلاح گیاه شناسی در تقسیم بندی گیاهان که در دانه ٔ آنها فقط یک لپه است مانند گندم و خرما. این گیاهان از نوع گیاهان گلدار و نهاندانه ها میباشد. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 124 و 197 شود.


لپه زنگ

لپه زنگ. [ل َ پ ِ زَ] (اِخ) نام ده کوچکی از بخش ری، شهرستان تهران. دارای 47 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


بی لپه

بی لپه. [ل َپ ْ پ َ / پ ِ] (ص مرکب، اِ مرکب) صفتی در دانه های نباتی. گیاهی که جنین آن فاقد لپه باشد، و این اصطلاح بجای «عدیم الفلقه » پذیرفته شده است. (لغات فرهنگستان).


لپه سر

لپه سر. [ل َ پ َ س َ] (اِخ) نام دهی به تنکابن. (مازندران و استراباد رابینو ص 105 بخش انگلیسی).


لپه رودبار

لپه رودبار. [ل َ پ َ] (اِخ) موضعی در ایران و دِمرگان از وی نام برده است. (مازندران و استراباد رابینو ص 153 بخش انگلیسی).

فارسی به انگلیسی

لپه‌

Split Pea

گویش مازندرانی

لپه لپه

آوایی که از کوبیدن تخته بر گل پدید آید

فرهنگ معین

لپه

هر یک از دو نیمه دانه باقلا و نخود و لوبیا و دیگر حبوبات که قابل نیمه شدن باشند، برگ اولیه یا رویانی در دانه، فرآورده ای از نخود، به ویژه نخود سیاه. [خوانش: (لَ پِّ) (اِ.)]


تک لپه

(تَ. لَ پِ) (اِمر.) گیاهی که دانه آن دارای یک بخش یا یک لپه است مانند گندم.

حل جدول

لپه

از حبوبات

فرهنگ فارسی هوشیار

تک لپه

(اسم) یک فرد از گیاهان تک لپه یی یک گیاه منسوب برستنیهای تک لپه. یا تک لپه ییها. دسته عظیمی ازگیاهان که دانه آنها شامل یک قسمت است که لپه نامیده میشود. لپه دانه این گیاهان محتوی مواد ذخیره یی و اندوخته یی است مانند خرما و گندم تک لپه ییها خود بچندین تیره تقسیم میشوند و رویهمرفته نسبت به گیاهان دو لپه یی ابتدایی ترند ذوفلقات.


لپه

هر یک از دو قسمت بعض حبوب چون نخود و لوبیا و غیره بطور عموم، و نخود سیاه بالخصوص، یک نیمه از یکدانه نخود و مثال آن را گویند

فرهنگ عمید

لپه

یک‌ نیمه از یک‌ دانۀ حبوبات، مانند نخود، لوبیا، باقلا و امثال آن‌ها،


تک لپه

گیاهی که دانه‌های آن دارای یک لپه باشد، مانند گندم و ذرت، ذوفلقه،

کالری خوراکی ها

لپه

۱۰۰گرم ۳۵۹ کالری

معادل ابجد

لپه

37

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری