معنی لابراتوار
لغت نامه دهخدا
لابراتوار. [ب ُ] (فرانسوی، اِ) آزمایشگاه علمی و فنّی.
تعبیر خواب
اگر بیننده خواب ببیند که در یک لابراتوار است در زندگی اش مرحله دشواری پیش می آید که لازم می شود یک آزمایش را از سر بگذراند. لابراتوار جائی است که کار تحقیقی در آن انجام می گیرد ولی برای ما لابراتوار همیشه آزمایش و امتحان را تداعی می کند و این مبتنی بر شناخت منحصر و محدودی است که نسبت به لابراتوار داریم لذا وقتی خویشتن را در چنین جائی ببینیم بی تردید آزمایشی در پیش داریم. - منوچهر مطیعی تهرانی
فرهنگ معین
(تُ) [فر.] (اِ.) آزمایشگاه، محلی که در آن آزمایش های علمی و فنی انجام می شود.
فرهنگ عمید
محل مخصوص آزمایشهای علمی، آزمایشگاه،
اصطلاحات سینمایی
جایی که فیلم ظاهر و چاپ می شود و کیفیت تصویر بهبود می یابد، جلوه های اپتیک و ویژه (مانند محو تدریجی، هم گذاری، پرده دو نیمه و...) روی فیلم اظافه می گردد، نوار صدا و تصویر ترکیب می شود و نسخه های اکران به دست می آید.
فارسی به انگلیسی
Laboratory
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جایی که در آن آزمایشهای علمی و فنی بعمل آرند آزمایشگاه. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است. آزمایشگاه علمی و فنی
انگلیسی به فارسی
لابراتوار دندانسازی، لابراتوار پروتز دندانی،
laboratory
لابراتوار
لابراتوار، آزمایشگاه
Laboratory
لابراتوار
آزمایشگاه - لابراتوار - کارخانه شیمیایی
ortholab
لابراتوار ارتودنسی
معادل ابجد
841