معنی فریزر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ معین
(فِ زِ) [انگ.] (اِ.) نوعی یخچال با سرمای زیاد که مواد غذایی را در آن به منظور نگه داری در مدت طولانی منجمد می کنند، یخ زن (فره).
حل جدول
یخ زن
معادل فارسی فریزر
یخ زن
اثری از جان فریزر
کوهستان سرد
معادل فارسی فریزر کردن
منجمد کردن
معادل فارسی ساید بای ساید ( یخچال، فریزر)
هم بر (یخچال، یخ زن)
معادل فارسی ساید بای ساید ( یخچال- فریزر)
هم بر (یخچال – یخ زن)
معادل فارسی ساید بای ساید( یخچال- فریزر)
هم بر (یخچال- یخ زن)
بخشی از یخچال فریزر که یخ تولید میکند
یخساز
بخشی از یخچال فریزر که یخ تولید می کند
یخ ساز
فارسی به ایتالیایی
congelatore
سخن بزرگان
بزرگترین تهدید کامیابی، شکست نیست، بلکه نداشتن تکاپو و بی تحرکی است.
به گونه ی بنیادی، هم از شکست و هم از کامیابی می شود درس گرفت.
شکست، نقطه ی روبروی کامیابی نیست، بلکه جزئی از کامیابی است. شما به شکست نیاز دارید تا درسی بگیرید و دوباره روی هدف خود برای کامیابی تمرکز کنید.
خود باوری، برآمده از عزت نفس و آگاهی است.
واژه پیشنهادی
فریزر
معادل ابجد
497