معنی طبقهبندی
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
دستهبندی، ردهبندی، کلاسمان، کلاسه، گروهبندی، طبقهسازی
طبقهبندی کردن
دستهبندی کردن، ردهبندی کردن، کلاسه کردن، گردهبندی کردن
بایگانی
آرشیو، ضبط، طبقهبندی (اسناد)، طبقهبندی شده
کلاسه
ردهبندی، طبقهبندی
دستهبندی
ردهبندی، طبقهبندی، گروهبندی
ردهبندی
تقسیمبندی، طبقهبندی، گروهبندی
فرهنگ عمید
طبقهبندی، دستهبندی،
انگلیسی به فارسی
طبقهبندی چندگانه
optimum stratification
طبقهبندی بهینه
stratified design
طرح طبقهبندی شده
test factor stratification
طبقهبندی عاملهای آزمون
stratified multistage sampling
نمونهگیری چندمرحلهای طبقهبندی شده
معادل ابجد
182