معنی سیئات
لغت نامه دهخدا
سیئات. [س َی ْ ی ِ آ] (ع اِ) ج ِ سیئه. (از دهار) (ترجمان القرآن). معاصی. گناهان. (غیاث) (آنندراج). سیئات اعمال. کارهای بد وناشایسته. (ناظم الاطباء). مقابل حسنات:
و صَیَّرَ دهرک الاحسان فیه
الینا مِن عظیم السَیّئات ِ.
ابن الانباری (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 192).
دیدم که سیئات جهانش نکرد صید
زآن رو نکردم این حسنات موقرش.
خاقانی.
تا که غفاری او ظاهر شود
سیئات جمله راغافر شود.
مولوی.
فرهنگ معین
(سَ ی ِّ) [ع.] (اِ.) جِ سیئه،اعمال زشت.
فرهنگ عمید
کارهای زشت و ناپسند،
مترادف و متضاد زبان فارسی
متضاد: حسنات
فرهنگ فارسی هوشیار
معاصی و گناهان، کارهای بد و نا شایسته
فرهنگ فارسی آزاد
سَیِّات، خطاها و گناهان- اعمال زشت و ناپسند (مفرد: سَیِّئه)
آیه های قرآن
سپس بدیهاى اعمالشان به آنها رسید؛ و ظالمان این گروه [= اهل مکّه] نیز بزودى گرفتار بدیهاى اعمالى که انجام دادهاند خواهند شد، و هرگز نمىتوانند از چنگال عذاب الهى بگریزند.
فاصابهم سیئات ما عملوا و حاق بهم ما کانوا به یستهزؤن
و سرانجام بدیهاى اعمالشان به آنها رسید؛ و آنچه را (از وعدههاى عذاب) استهزا مىکردند، بر آنان وارد شد.
فوقاه الله سیئات ما مکروا و حاق بال فرعون سوء العذاب
خداوند او را از نقشههاى سوء آنها نگه داشت، و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد!
و بدا لهم سیئات ما کسبوا و حاق بهم ما کانوا به یستهزؤن
در آن روز اعمال بدى را که انجام دادهاند براى آنها آشکار مىشود، و آنچه را استهزا مىکردند بر آنها واقع مىگردد.
و بدا لهم سیئات ما عملوا و حاق بهم ما کانوا به یستهزؤن
و بدیهاى اعمالشان براى آنان آشکار مىشود، و سرانجام آنچه را استهزا مىکردند آنها را فرامىگیرد!
معادل ابجد
471