معنی سرغ

لغت نامه دهخدا

سرغ

سرغ. [س َ] (ع اِ) شاخ رز. (منتهی الارب) (آنندراج). ج، سروغ. (اقرب الموارد). || (مص) خوردن خوشه ٔ انگور با بن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد).

حل جدول

سرغ

شاخه درخت مو


شاخه درخت مو

سرغ

فرهنگ فارسی هوشیار

سرغ

شاخه ی رز

معادل ابجد

سرغ

1260

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری