معنی سحرآمیز
لغت نامه دهخدا
سحرآمیز. [س ِ] (ن مف مرکب) دلاویز و مرغوب. (آنندراج). دلربا و چشم بند. (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
آمیخته به سحر،
[مجاز] هرچه در آن فریبندگی و گیرندگی و دلربایی باشد،
حل جدول
جادوفش، جادویی
دانه سحرآمیز
لوبیا
جادویی
سحرآمیز
جادوفش
سحرآمیز
اپرا ولفگانگ آمادئوس موتسارت
فلوت سحرآمیز
آخرین اپرای موتسارت
نی سحرآمیز
رمانی از ماکس آوب
هزارتوی سحرآمیز
مترادف و متضاد زبان فارسی
جذاب، فریبنده، جادوانه، سحرانگیز
فارسی به ایتالیایی
incantevole
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی هوشیار
دلاویز فریبنده
واژه پیشنهادی
رویا پارک
معادل ابجد
326