معنی سبکتکین

لغت نامه دهخدا

سبکتکین

سبکتکین. [س َ ب ُ ت َ] (مغولی، ص مرکب) رجوع به سبکتگین شود.


ابومنصور

ابومنصور. [اَ م َ] (اِخ) ناصرالدین سبکتکین. رجوع به سبکتکین شود.

ابومنصور. [اَ م َ] (اِخ) سبکتکین. سیف الدوله. رجوع به سبکتکین شود.

حل جدول

سبکتکین

اولین پادشاه غزنویان

موسس سلسله غزنویان


پسر سبکتکین موسس غزنویان

محمود غزنوی

محمودغزنوی


خاندان‌ سلسله‌ غزنویان‌

سبکتکین


اولین پادشاه غزنویان

سبکتکین


موسس سلسله غزنویان

سبکتکین


پدر سلطان محمود

سبکتکین

معادل ابجد

سبکتکین

562

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری