معنی رادیولوژیست

حل جدول

رادیولوژیست

پرتو شناس

پرتوشناس


پرتو شناس

رادیولوژیست


پرتوشناس

رادیولوژیست

فرهنگ معین

رادیولوژیست

(~.لُ) [فر.] (اِمر.) = رادیولگ: پرتوشناس (فره).


رادیولگ

(~. لُ) [فر.] (اِمر.) پرتوشناس، رادیولوژیست.

فرهنگ عمید

رادیولوژیست

متخصص در رادیولوژی، پرتوشناس،


پرتوشناس

کسی که در تشخیص بیماری‌ها از طریق پرتونگاری تخصص دارد، رادیولوژیست،

مترادف و متضاد زبان فارسی

رادیولوژیست

پرتوشناس، رادیولوگ


پرتوشناس

رادیولوژیست، رادیولوگ

فرهنگ فارسی هوشیار

رادیولوژیست

متخصص در استفاده از اشعه مجهول برای تشخیص و معالجه بیماریها


پرتوشناس

(اسم) کسی که با دستگاه پرتو شناسی کار کند رادیولوژیست رادیولگ.

معادل ابجد

رادیولوژیست

1727

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری