معنی رادیوتراپی
فرهنگ معین
(~. تِ) [فر.] (اِمر.) درمان بیماری با استفاده از پرتوهای نافذ مانند پرتوهای ایکس و آلفا و بتا و گاما که یا از دستگاه تابیده می شوند یا از داروهای حاوی مواد نشان دار شده ساطع می شوند، پرتودرمانی (فره).
فرهنگ عمید
معالجۀ بعضی بیماریها با اشعۀ ایکس یا تشعشعات دیگر، پرتودرمانی،
پرتودرمانی
معالجۀ مرض بهوسیلۀ اشعۀ ایکس و انواع دیگر تشعشع، رادیوتراپی،
رادیوم
عنصری کمیاب، گرانبها، سفید، و درخشان شبیه نمک کوبیده که در مجاورت هوا سیاه میشود و در رادیوتراپی کاربرد دارد،
حل جدول
پرتو درمانی
معادل فارسی رادیوتراپی
پرتودرمانی
پرتودرمانی
رادیوتراپی
پرتو درمانی
رادیوتراپی
فرهنگ واژههای فارسی سره
پرتودرمانی
کلمات بیگانه به فارسی
پرتودرمانی
واژه پیشنهادی
رادیوتراپی
انگلیسی به فارسی
رادیوتراپی با شدت تعدیل شده...
dwarfed teeth
دندان های کوتاه (از عوارض انجام رادیوتراپی در کودکان)
داروها
زگیل ها , کراتوزها , پاپیلوم لارنکس , کراتوزهای همراه سبوره یا ناشی از رادیوتراپی (اشعه x
زگیل ها , کراتوزها , پاپیلوم لارنکس , کراتوزهای همراه سبوره یا ناشی از رادیو تراپی (اشعه X)
مخفف اصطلاحات انگلیسی
سرطان پستان یکی از سرطانهای شایع است. طبق محاسبات انستیتو ملی سرطان ایالات متحده آمریکا، از هر هشت زن یک نفر در زندگی خود مبتلا به سرطان پستان میشود. [۱] این سرطان در صورتی که به موقع تشخیص دادهشود به راحتی قابل درمان است.
در صورت متمرکز بودن بافت سرطانی معمولاً از ترکیبی از عمل جراحی (لامپکتومی)، شیمی درمانی، و رادیوتراپی استفاده میگردد. ماموگرافی نیز در تشخیص این بیماری نقش محوری دارد.
نماد بینالمللی آگاهی بخشی درباره سرطان پستان، روبان صورتی است.
معادل ابجد
834