معنی خودمحور
حل جدول
خودرأی، مستبد
خودسر و خودمحور
تکرو
خودرأی و مستبد
خودمحور
خودراى و مستبد
خودمحور
خود رای و مستبد
خودمحور
خودرأی- مستبد
خودمحور
خودرای و مستبد
خودمحور
مترادف و متضاد زبان فارسی
خودمدار، خودبین، خودخواه، خودپسند، خودپرست
تکرو، تکرو
خودسر، خودمحور، جمعگریز، جماعتگریز، تنهارو
فارسی به انگلیسی
Egocentric
روانشناسی
اختلال شخصیت نمایشی: اختلال شخصیتی که در آن افراد سطحی، خودمحور، و در خودفرورفته هستند و سوابق طولانی جلب توجه به خویشتن دارند و به نمایشهای هیجانی ذوق زده ای می پردازند که علت آن رویدادهای بی اهمیت است
معادل ابجد
864