معنی جک

فرهنگ معین

جک

(~.) [انگ.] (اِ.) دستگاهی به شکل اهرم که برای بالا بردن و نگاه داشتن اشیاء سنگین مانند اتومبیل و غیره به کار برند.

برات، شب پانزدهم ش عبان، شب برات. [خوانش: (جَ) (اِ.) = چک:]

فرهنگ عمید

جک

چوبی که با آن دوغ یا ماست را به هم بزنند تا مسکه از آن جدا شود،

=چِک۱

دستگاه کوچک اهرمی که برای بالا بردن و بالا نگاه‌داشتن چیزهای سنگین از قبیل ماشین‌ها و اتومبیل‌ها هنگام تعمیر یا عوض کردن ادوات آن‌ها در زیر ماشین می‌زنند،
وسیله‌ای در موتورسیکلت و دوچرخه برای ایستاده نگه‌داشتن آن در هنگام توقف،

حل جدول

جک

بالا بر ماشین

بالابر ماشین

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جک

خرک

گویش مازندرانی

جک

نیرو، توان

سرسخت، چست و چابک، دلیر

فرهنگ فارسی هوشیار

جک

ساختن، بنا کردن اهرمی که برای بالا بردن و بالا نگهداشتن اتومبیل و ماشین های سنگین بکار میرود انگلیسی بالابر


هایدرو لیک جک

انگلیسی (جک هیدرلیکی) بالا بر آبی

لغت نامه دهخدا

روز جک

روز جک. [زِ ج َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) روز پانزدهم شعبان که روز برات باشد. شب آن روز را نیز شب جک و شب برات گویند. (از برهان قاطع) (از آنندراج) (از فرهنگ نظام). رجوع به جک و برات و «روز برات » شود.


کل جک

کل جک. [ک ُ ج َ] (اِخ) دهی از دهستان گاوکان بخش جبال بارز است که در شهرستان جیرفت واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


بیره جک

بیره جک. [] (اِخ) (از: بیره عربی + جک، ادات تصغیر ترکی) نام شهری است در جزیره واقع در سمت چپ رود فرات و عامه آنرا «بله جک » خوانند و بنا بگفته ٔ «ساخاو» مردم حلب آن را «باراجیک » گویند و معنی این کلمه قلعه ٔ کوچک است و ازهمین منطقه است که رودخانه ٔ فرات دره ها و کوههای صعب العبور را گذرانیده وارد دشت شام میگردد. شهر بیرهجک بر روی خرابه های شهر قدیم مرکز آرامیان بنام «برسپ » بنا گردیده و این شهر در قرن نهم ق. م. دارای موقعی ممتاز بوده است و نام بیره را مورخان سریانی مانندمورخان عرب بجای «بیرثا» بکار برده اند و ذکر این نام در تواریخ از دوران جنگهای صلیبی متداول گشته، چه «بیلدوین » حاکم شهر «رها» آنرا تصرف نموده و حدود نیم قرن تحت تصرف اروپائیان بوده است و در سال 539 هَ. ق. (1144 م.) بر سر دفاع از این قلعه در برابر حمله های سپاهیان زنگی حاکم موصل رشادتها نشان داد. اما مردم این شهر از ترس زنگی موصلی خود را تسلیم «ماردین ارتقی » نمودند و از آن زمان تحت تصرف مسلمانان درآمد و در حمله ٔ مغول یکی از قلعه های استوار و پایدار اسلامی در برابر حملات دشمن بوده است و نام بیره در مؤلفات جغرافی نویسان متقدم اسلامی نیامده مگر در نیمه ٔقرن سیزدهم میلادی که امثال ابوالفداء و دمشقی و خلیل ظاهری. و در مراصدالاطلاع از آن ذکری بمیان آمده و اما نام ترکی آن یعنی بیرهجک هنگامی متداول گشت که سرزمین شام بدست عثمانیها افتاد. نخستین جهانگرد که نام بیرهجک را برده است نیبور (1766 م.) بوده است. اما جهانگردان قبل از وی آنرا «بر» یا «بیر» میگفتند و سبب شهرت بیرهجک در تاریخ جنگهای اخیر همانا شکستی بوده است که ترکها در سال 1839م. در جنگ با مصر دچار آن گردیدند. شهر بیرهجک را دیواری مخروبه احاطه کرده است که آن را قایتبای درسال 887 هَ. ق. (1482 م.) بنا کرد و چهار برج شهر را دیده بانی مینماید. شهر بیرهجک دارای آثار باستانی از ادوار مختلف می باشد. (از دائره المعارف اسلام).

معادل ابجد

جک

23

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری