معنی جسر
فارسی به عربی
فرهنگ معین
(جِ) [ع.] (اِ.) پل.
فرهنگ عمید
پُل،
فرهنگ فارسی آزاد
جِسْر، جَسْر، پُل (جمع: جُسُور)،
عربی به فارسی
حل جدول
پل
مترادف و متضاد زبان فارسی
پل، خدک
فارسی به انگلیسی
Bridge
فرهنگ فارسی هوشیار
پل که برای رودها بکار میرود پل چوبین پل چوبین دلیر و بلند بالا دلیر و بلند بالا
فارسی به آلمانی
Brücke (f), Überbrücken
لغت نامه دهخدا
حسین جسر. [ح ُ س َ ن ِج ِ] (اِخ) طرابلسی. حنفی طرابلسی روزنامه نگار. متولد 1261 هَ. ق. و متوفی در رجب 1327 هَ. ق. 1909/ م. او روزنامه ٔ «طرابلس » را منتشر میکرد و تألیفاتی دارد مانند الحمیدیه و جز آن. (معجم المؤلفین از فهرست ظاهریه) (تراجم علماء طرابلس ص 167) (نفحه الشام ص 196) (تاریخ آداب اللغه جرجی زیدان ج 4 ص 251) (معجم المطبوعات) (اکتفاء القنوع) (ایضاح المکنون) (فهرستهای تیموریه) (جامع ازهر دارالکتب) (زرکلی ص 260).
واژه پیشنهادی
رستم فرخزاد
معادل ابجد
263