معنی ترانسفورماتور
فرهنگ معین
(تِ فُ تُ) [فر.] (اِ.) دستگاهی ک ه برای افزودن یا کاستن الکتریسته به کار رود، مبدل (فره).
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی ترادیس دستگاهی برای کاهش یا افزایش نیروی کهربایی تغییر دهنده
فرهنگ عمید
دستگاه مخصوصی که برای کم و زیاد کردن جریان الکتریسیته به کار میرود،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Transformer
واژه پیشنهادی
برد اسکالتلندی
انگلیسی به فارسی
ترانسفورماتور
transducer
ترانسفورماتور
transformer
ترانسفورماتور
ترانسفورماتور
ترانسفورماتور
Step Up Transformer
ترانسفورماتور افزاینده
برق و الکترونیک
ترانسفورماتور
معادل ابجد
1644