معنی تازهرس
مترادف و متضاد زبان فارسی
نوبر، نورس،
(متضاد) دیررس، جدید، نو، نوظهور،
(متضاد) کهنه، قدیمی
فرهنگ عمید
میوۀ نورسیده، تازهرس،
نهال نازک،
[مجاز] نوجوان،
معادل ابجد
673