معنی تاثیرگذاری

نفوذ

اثر گذاشتن در چیزی، اثر کردن،
(اسم) نفوذ، قدرت تاثیرگذاری،

شما می توانید بالاتر از پرورش دهندگان خود قرار بگیرید.

اگر خواستار یک اجتماع هستید، باید بخشی از آن باشید و از آن جانبداری کنید؛ وگرنه راکد می شود و می میرد.

پرسش ها به مردم کمک می کنند تا اندیشه ی خود را روشن سازند.

کامرواترین افراد در زندگی، کسانی هستند که همواره در پی یاد دادن دانسته های خود و آوردن دیگران به دنبال خویشند.

مردم همواره قابل درک نیستند و زندگی همواره قابل فهم نیست.

هر اندازه در مرزهای خود، امنیت بیشتری پیدا کنید، قدرت دیگران در تاثیرگذاری بر شما کمتر خواهد شد.

مادام که خود را بزرگ نمی دارید، نمی توانید به این امید باشید که دیگران، شما را بزرگ دارند و ارج نهند.

مردم دوست دارند در پیرامون کسانی باشند که خوشبین، مثبت، شاد و دارای خودباوری هستند.

در گستره ی اخلاق، دست بالا را داشته باشید.

به شریک زندگی خود، فضای لازم را بدهید تا خودش باشد.

با شریک زندگی تان، بهتر از بهترین دوستانتان رفتار کنید.

باور کنید، هر کاری که انجام می دهید و به هر صورتی که این کار را می کنید، به میزان زیادی به خودتان باز خواهد گشت.

اگر همه ی ما این سختی را به خود بدهیم که گاهی به غریبه ها لبخند بزنیم، جهان می تواند روزهای خود را بر پایه ی زد و خوردهای کمتری آغاز کند.

در اندیشه ی خود، انعطاف پذیر باشید.

برای آنکه مستقل بیندیشید، باید در مورد اینکه چه کسی هستید و در اندیشه ی خود و عمل کردن به آن، روشن باشید.

اندیشیدن، همواره برای هر کس و درباره ی هر چیز خوب است.

همه ی ما گاهی شکست می خوریم و هیچ کس کامل نیست.

نخستین کسی باشید که می گوید ببخشید.

شماری از کامیاب ترین افراد، کسانی بوده اند که جسارت رویاپروری های دور و دراز را داشته اند.

شما می توانید آدم بامزه ای باشید، ولی از خودتان یک دلقک نسازید.

شادترین، ترازمندترین و کامیاب ترین افراد در زندگی، آنهایی هستند که بخشی از چیزی هستند؛ بخشی از جهان، نه بریده از آن.

جوان ماندن، آزمودن چیزهای تازه است، نه غرغر کردن و گفتن همه ی چیزهایی که آدمها در زمان پیری می گویند.

جالب ترین و برانگیزاننده ترین افراد، آنهایی هستند که به آنچه در پیرامون شان رخ می دهد، توجه زیادی دارند.

تنها، آدمهای خوب، احساس گناه می کنند.

به یاد داشته باشید که اگر کسی به شما لگد زد، شاید پیش از برخورد با شما، ماجرای بدی را از سر گذرانده باشد.

بپذیرید که انسان هستید و برخی از زمانها، شکست می خورید.

با چشم پوشی از اینکه یک آدم تا چه اندازه ترسناک باشد، همواره می توان چیز خوبی هم در او پیدا کرد.

آدمهای آرام، قابل اعتمادند.

باید زندگی را مانند زنجیره ای از ماجراها دید. هر ماجرایی، فرصتی برای آسودگی خاطر، یادگیری، کشف جهان، افزایش دایره ی تجربه و دوستان و گسترش بخشیدن به افق های دید است.

بخشنده بودن به این معنا [=چَم] نیست که به هر فرمانی گردن بنهیم.

در قبال پدر و مادر خود، کمی احترام و بخشندگی داشته باشید.

هرگز پول قرض ندهید، مگر آنکه آماده باشید از پس گرفتن آن چشم پوشی کنید.

شما وظیفه دارید در برابر پدر و مادر خود، با ادب، سنجیده، شکیبا و دارای روحیه ی همکاری باشید.

بخشی از راه حل باشید، نه مسأله.

اگر بخواهید، می توانید هر گونه احساس بیزاری، افسوس و خشم را از خود دور کنید.

افراد کامیاب در زندگی، کسانی هستند که عصاره ی آخرین قطره های رضایت و انرژی را از زندگی، بیرون می کشند.

افراد کامیاب، ارزش خود را می دانند و زمان خود را هدر نمی دهند.

اگر بخواهید در زندگی خود کامیاب باشید، باید توجه خود را به آنچه هم اکنون برایتان پیش آمده، معطوف کنید.

بازیگران کامیاب [زندگی]، در جزئیات زندگی شخصی خود غرق نمی شوند و در یک حباب کوچک، در بند نمی مانند.

احساس گناه کاملاً بیهوده است، مگر آنکه به دگرگونی در جهت بهبود منجر شود.

اگر زمان را در مبارزه برای اموری هدر دهید که آشکارا تغییر ناپذیرند، زمان، با شتاب برق از کنارتان می گذرد و آن را از دست می دهید.

خود را وقف چیزهایی کنید که می توانید آنها را دگرگون سازید؛ پهنه هایی که بودن شما می تواند تفاوت ایجاد کند.

شما ناگزیر نیستید چیزی را دگرگون کنید یا بهبود بخشید یا برای رسیدن به کمال تلاش کنید. کاملاً به عکس؛ تنها، [آنچه را که هستید] بپذیرید.

شما نمی توانید یک بچه ی بد را دگرگون کنید، ولی رفتار بد را می توانید.

خردمند بودن به معنای [=چَم] گناه نکردن نیست، بلکه به چم یادگیری رهایی از چنگال پیامدهای آن با پاس داشتن شرافت و تندرستی است.

هر یک از ما به تنهایی، می توانیم کار کوچکی انجام دهیم، ولی اگر گردهم آییم، می توانیم دستاورد بزرگی داشته باشیم.

اگر نمی توانید سازی بنوازید، بد نیست به یک قطعه ی موسیقی گوش کنید که همواره می تواند شما را سبک و آسوده دل کند.

رویاها باشکوه اند، ولی واقعیت هم خوب است.

یاد بگیرید که وجه خنده دار هر چیزی را ببینید. این کار، بهترین شیوه برای رها شدن فوری از چنگ تنش و از بین رفتن پریشانی و تردید است؛ آن را بیازمایید.

اگر برای هدفهای خود برنامه نداشته باشید، صرفاً یک رویا باقی خواهند ماند.

اگر به هر روز، چنان که گویی روز مهمی است، درود بگویید، بر سرافرازی، احترام [=بزرگ داشتن] و خودباوری شما تاثیری شگرف بر جای خواهد گذاشت.

وقار به معنای [=به چَم] نشان دادن ارج نهادن به خود و داشتن خودباوری است.

برای نفس دانستنی ها به گردآوری آنها نپردازید، بلکه ببینید با آنها چه کار می توانید بکنید که ارزشمند باشد.

اگر می خواهید دوست باشید، یک دوست خوب باشید.

به جای کین خواهی، هیچ کاری بهتر از آن نیست که موضوع را به کلی، به دست فراموشی بسپارید.

تلاش کنید، زندگی را نه مانند دشمن، بلکه در قالب یک دوست و رقیب تمرینی ببینید؛ اگر انعطاف پذیر باشید، تفریح خواهید کرد و اگر در زمین خود بایستید، ظرف مدت کوتاهی، ضربه فنی خواهید شد.

کین خواهی، ویژه ی بازندگان است.

نمی توانیم به این امید باشیم که همه چیز، به همان اندازه که ما دوست داریم، سبز باشد.

اگر بگذارید چیزهای دیرینه، دوباره در زندگی، سر برآورند، با شتاب در جریانهای آبی پایین دست غرق خواهید شد.

اگر می خواهید بهترین ثمره را از زندگی بگیرید، باید کمی بیندیشید.

اگر می خواهید در زندگی، احساس خوبی داشته باشید، خوش و کامروا باشید و زندگی تان معنایی [=چَمی] داشته باشد، باید چیزی بر جای گذارید.

اگر می خواهید زندگی تان کامروا، شاد، سرشار، معنادار و لبریز از ماجرا باشد، به سادگی با آن همراه شوید.

اگر همه چیز خوب بود، زندگی به طرز هولناکی، پوچ ستوه آور می شد.

این جا، اکنون و در این زمان زندگی کنید.

باید با زندگی همراه شوید، ولی اگر هدف و برنامه ای نداشته باشید، به آسانی به گِل می نشینید.

برای آنکه بدانید چه چیز اهمیت دارد و چه چیز بی اهمیت است، باید بدانید زندگی خود را وقف چه کاری می کنید.

تلاش کنید گذشته را اتاقی ببینید که با آنچه اکنون در آن زندگی می کنید، تفاوت دارد. می توانید به آن سر بزنید، ولی دیگر نمی توانید در آن زندگی کنید.

تنها راه زندگی کردن، بودن در همین زمان است.

رعایت [=پاس داشتن] آداب، هزینه ای ندارد، در عین حال، خوش نیتی فراوانی ایجاد می کند و زندگی همه را بسیار دلپذیرتر می سازد.

زندگی، همین است و قرار نیست چیزی جز این باشد؛ زنجیره ای از نبردها و آسودگی ها.

2042