معنی بستانکار

فرهنگ عمید

بستانکار

طلبکار، داین، کسی که از دیگری پول یا کالایی طلب دارد که باید بگیرد،

فرهنگ فارسی هوشیار

بستانکار

طلبکار

فرهنگ معین

بستانکار

(بِ) (ص فا.) طلبکار.

فارسی به عربی

مترادف و متضاد زبان فارسی

بستان‌کار، بستانکار

داین، طلبکار، وامخواه،
(متضاد) بدهکار، مدیون، وام‌دار

فارسی به آلمانی

ستون بستانکار

Anrechnen, Glauben schenken, Guthaben (n), Kredit (m)

معادل ابجد

بستانکار

734

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری