معنی اهو

لغت نامه دهخدا

اهو

اهو. [اُ هََ / هُو] (صوت) آوازی که تعجب را بدان بیان کنند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

حل جدول

اهو

ظب


گریز اهو

رم


بچه اهو

بره


نوعی اهو

شوکا، شولا


چشم زیبا

اهو


آهوو بره

بچه اهو، غزال

فارسی به عربی

گویش مازندرانی

اهو

از اصوات است در بیان کثرت و تعجب

فارسی به آلمانی

اهو

Asthma (n)


گوشت اهو

Rehfleisch (n), Wildbret (n)

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

Deer

اهو

سوئدی به فارسی

hjortl der

پوست اهو، پوست گوزن،

معادل ابجد

اهو

12

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری