معنی آموزشی
لغت نامه دهخدا
آموزشی. [زِ] (ص نسبی) طالب علم. دوستدار آموختن:
بدو گفت دانا شود مرد پیر
که آموزشی باشد و یادگیر.
فردوسی.
فارسی به انگلیسی
Academic, Didactic, Educational, Pedagogic, Pedagogically, Scholastic, School
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به آموزش. تعلیمی تعلیماتی: امورآموزشی، طالب علم دوستدار آموختن: بدو گفت دانا شود مرد پیر که آموزشی باشد و یاد گیر (فردوسی) .
فرهنگ عمید
مربوط به آموزش،
[قدیمی] طالب علم و دوستدار آموختن: بدو گفت دانا شود مرد پیر / که آموزشی باشد و یادگیر (فردوسی۲: ۲۴۶۰)،
فرهنگ معین
تعلیمی، دوستدار آموختن. [خوانش: (زِ) (ص نسب.)]
حل جدول
تعلیمی
هواپیمای آموزشی
گلایدر
نوعی بسته آموزشی
کیت
ساز آموزشی موسیقی
ارف
فیلم تک فریمی آموزشی
اسلاید
مؤسسهای آموزشی برای آموزش عالی
آکادمی
مترادف و متضاد زبان فارسی
تحصیلی، تعلیم، تعلیماتی، فراگیری، یادگیری
اصطلاحات سینمایی
فیلمی که هدف اصلی آن آموزش موضوع یا مهارتی است. این فیلم ها عموما برای نمایش در کلاس های درس ساخته می شوند.
واژه پیشنهادی
مخفف اصطلاحات انگلیسی
گروه آموزشی جوکار، گاج یک شرکت ایرانی است که در زمینهٔ آموزش و نشر کتاب فعالیت میکند. از ایده های جالب این گروه، می توان به تی شرت های با طرح جدول تناوبی، لیوان با طرح جدول تناوبی، مداد آزمون Tick Mag، دفترچه Tick Eight برای یادگیری واژگان زبان های خارجی، لپ تاپ دانش آموزی گاج و... اشاره کرد.
معادل ابجد
364