معنی یک غذای فرانسوی

حل جدول

یک غذای فرانسوی

الیگوت


غذای فرانسوی

کامامبر، اسکارگو، شاتوبریان


غذای سنتی فرانسوی

راتاتویی


نوعی غذای فرانسوی

کامامبر، اسکارگو، کامامبر، شاتوبریان

کامامبر، اسکارگو، کامامبر، شاتو بریان


یک غذای ژاپنی

سوریمی


یک غذای سوخاری

پاچین

پاچینی


یک خوراک فرانسوی

راگو


یک نوع غذای ‌تبریزی

قابلی

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

غذای سنگین

غذای سنگین. [غ ِ / غ َ ی ِ س َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خوراکی که سنگین باشد. غذای دیرهضم. غذای گران. غذای ناگوار.


غذای گران

غذای گران. [غ ِ / غ َ ی ِ گ ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خوراکی که سنگین باشد. غذای دیرهضم. غذای سنگین. غذای ناگوار.


یک یک

یک یک. [ی َ ی َ / ی ِ ی ِ] (ق مرکب، اِ مرکب) فردفرد. یکی یکی. یک نفر یک نفر. یک عدد یک عدد: شاگردان یک یک از در بیرون می روند. تک تک:
لاجرم گویی که یک یک ذره را
در درون پرده ای باری دگر.
عطار.
و به گاه خلوت و فرصت یک یک را عرضه می دارد تا نشان می فرماید. (تاریخ غازانی ص 333). و رجوع به یکی شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی

فرانسوی در فارسی: تازی گشته فرنگی (صفت) منسوب به فرانسه از مردم فرانسه، زبان مردم فرانسه

معادل ابجد

یک غذای فرانسوی

2148

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری