معنی یورتمه

لغت نامه دهخدا

یورتمه

یورتمه. [م َ / م ِ] (ترکی، اِ) نوعی از رفتار اسب (ظاهراً از یورمق یا یورتمق ترکی به معنی اعیاء و خسته کردن). (یادداشت مرحوم دهخدا). یرتمه. چهارنعل رفتن اسب. (ناظم الاطباء). از مصطلحات اسب تازان باشد. (آنندراج). نوعی راه رفتن اسب که آن را یرغه نیز گویند. (فرهنگ لغات عامیانه). و رجوع به یرتمه شود.
- یورتمه آمدن، چهارنعل آمدن. (ناظم الاطباء).
- یورتمه رفتن، چهارنعل دویدن. (ناظم الاطباء).
- || اسب را به شتاب به نوع یورتمه بردن.
|| رفتار به شتاب.

فارسی به انگلیسی

یورتمه‌

Jog, Jogging, Trot

فرهنگ فارسی هوشیار

یورتمه

نوعی از رفتار اسب، چهار نعل رفتن اسب رفتاربه شتاب. ‎، نوعی راه رفتن اسب که آن را یرغه نیز گویند. یا یورتمه رفتن. اسب را بشتاب بنوع یورتمه بردن. ترکی لکه، رهوار

فرهنگ معین

یورتمه

(مِ) [تر.] (اِ.) چهار نعل رفتن اسب.

حل جدول

یورتمه

چهارنعل

حرکت تند اسب

نوعی راه رفتن اسب


یورتمه بردن اسب

تقریب

فرهنگ عمید

یورتمه

نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، چهارنعل،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

یورتمه

چارگامه

کلمات بیگانه به فارسی

یورتمه

چارگامه

فارسی به عربی

سوئدی به فارسی

lunk

یورتمه، یورتمه روی، بچه تاتی کن، یورتمه رفتن، صدای یورتمه رفتن اسب، کودک، عجوزه،


trav-trava-lunka

یورتمه، یورتمه روی، بچه تاتی کن، یورتمه رفتن، صدای یورتمه رفتن اسب، کودک، عجوزه،


j mn lunk

یورتمه رفتن، یورتمه اهسته (مثل سگ)، راه باریک،

فنلاندی به فارسی

laukata

یورتمه , یورتمه روی , بچه تاتی کن , یورتمه رفتن , صدای یورتمه رفتن اسب , کودک , عجوزه.

معادل ابجد

یورتمه

661

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری