معنی یورت

لغت نامه دهخدا

یورت

یورت. (ترکی، اِ) یرت. (ناظم الاطباء). جا و مکان را گویند. (آنندراج). مسکن و منزل. یورد. هریک از اتاقهای خانه: این خانه دارای ده یورت است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یرت و یورد شود. || محل خیمه و خرگاه. زمین که صحرانشینان خیمه های خود را آنجا زنند. (یادداشت مؤلف). || مجموع چادرهای قبیله. (یادداشت مؤلف). || مکانی که صحنش وسیع و فراخ باشد. (آنندراج). || چراگاه ایلات و عشایر: هرکس را موضع اقامت ایشان که یورت گویند تعیین کرد. (تاریخ جهانگشای جوینی). هریک را یورت معین فرمود که آنجا عصای اقامت بیندازند. (تاریخ جهانگشای جوینی). فرمود تا لشکرهای جرماغون و بایجونویان که یورت ایشان در روم بود... (جامعالتواریخ رشیدی).


الغ یورت

الغ یورت. [اُ ل ُ] (اِخ) نام دیگر ناحیه ٔ کلوران و قراقوم است و به اردوبالغ مشهور است. یازده تن و بقولی نوزده تن از فرزندان چنگیزخان در آنجا بر مسند خانی نشسته اند. رجوع به حبیب السیر چ سنگی تهران جزو اول از ج 3 ص 18 و 21 و هم اردوبالغ و قراقوم و قراقرم شود.


گل یورت

گل یورت. [گ ُ] (اِخ) دهی است از دهستان تیرچایی بخش ترکمان شهرستان میانه که در 25هزارگزی شمال خاوری بخش و 12هزارگزی راه شوسه ٔ میانه به تبریز واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 86 تن است. آب آنجا از ایشلق تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

فرهنگ معین

یورت

چراگاه ایلات و عشایر، محل خیمه و خرگاه، مسکن، منزل، یورد. [خوانش: [تر - مغ.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

یورت

منزل، خانه، اتاق، مسکن،

حل جدول

یورت

اتاق آذری

خانه ترکی


یورت، یرت

خانه ترکی


یورت ، یرت

خانه ترکی


اتاق ترکی

یورت


اتاق اذری

یورت


منزل آذری‌ها

یورت

ترکی به فارسی

یورت

میهن


یورت سه ور

میهن دوست

فرهنگ فارسی هوشیار

یورت

خانه، مسکن

معادل ابجد

یورت

616

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری