معنی یمین

یمین
معادل ابجد

یمین در معادل ابجد

یمین
  • 110
حل جدول

یمین در حل جدول

  • دست راست، طرف راست، قسم، سوگند، ایمان
  • سمت راست
  • طرف راست
  • مقابل یسار
  • راست
فرهنگ معین

یمین در فرهنگ معین

  • سمت راست، سوگند، قسم. [خوانش: (یَ) [ع.] (اِ.)]
لغت نامه دهخدا

یمین در لغت نامه دهخدا

  • یمین. [ی َ] (ع اِ) سوی راست، خلاف یسار. ج، اَیْمُن، ایمان. جج، ایامن، ایامین. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دست راست از سویها. (یادداشت مؤلف). سوی دست راست و به این معنی جمع ندارد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سوی دست راست. (آنندراج):
    شهان در رکابش فزون از هزار
    چه اندر یمین و چه اندر یسار.
    فردوسی.
    هر جایگه که روی نهد بخت بر یسار
    هر جایگه که حرب کند فتح بر یمین.
    فرخی.
    کی بودکآن خسرو پیروزبخت آید ز راه
    بخت و نصرت بر یسار و فتح و دولت بر یمین. توضیح بیشتر ...
  • یمین. [ی ُ م َی ْ ی ِ] (ع اِ مصغر) مصغر یَمین، یعنی سوی راست. (ناظم الاطباء). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

یمین در فرهنگ عمید

  • راست، طرف راست،
    دست راست انسان،
    (اسم) قسم، سوگند،
    * یمین غموس: [قدیمی] سوگند دروغ،. توضیح بیشتر ...
عربی به فارسی

یمین در عربی به فارسی

  • مستقیم , راست , درست , صحیح , واقعی , بجا , حق , عمودی , قاءمه , درستکار , در سمت راست , درست کردن , اصلا ح کردن , دفع ستم کردن از , درست شدن , قاءم نگاهداشتن. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

یمین در فرهنگ فارسی هوشیار

  • سوی راست، ایمن و امان
فرهنگ فارسی آزاد

یمین در فرهنگ فارسی آزاد

  • یَمِین، سمت راست، طرف راست (ضد یَسار)، (جمع: اَیمُن، اَیمان، اَیامِن، اَیامِین)، ایضاً: قَسَم، سوگند، دارای یمن و برکت، مقام و منزلت نیکو، مبارک، بَرَکت، قُوَّت (جمع در معنای قَسَم که مُؤَنَّث است: اَیمُن، اَیمان و جمع در معنای برکت: اَیمان)،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید