معنی یخدان

یخدان
معادل ابجد

یخدان در معادل ابجد

یخدان
  • 665
حل جدول

یخدان در حل جدول

لغت نامه دهخدا

یخدان در لغت نامه دهخدا

  • یخدان. [ی َ] (اِ مرکب) صندوق چوبی یافلزی یا پلاستیکی نگه داشتن قطعات یخ را. (یادداشت مؤلف). یخدان، مخشف (از فارسی است از یخ به معنی جمد، و دان ظرف آن است). (از ترجمه ٔ نشوء اللغه ص 25).
    - امثال:
    یخ را باش، یخدان را باش، گل را باش، گلدان را باش. دیزی بیار، جیزه بدار، کاشکی نه نه ام زنده می شد، این دورانم دیده می شد. (از امثال و حکم دهخدا).
    || هرجایی که در آن یخ را نگاه می دارند. (ناظم الاطباء). مجمده. (دهار). یخچال. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

یخدان در فرهنگ عمید

  • جای یخ، یخچال، صندوقی که در آن یخ بگذارند،
    صندوقی چوبی که روی آن‌ را مخمل یا تیماج می‌کشند برای نگهداری رخت و لباس،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

یخدان در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

یخدان در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

یخدان در فرهنگ فارسی هوشیار

  • چاله عمیق و مسقف که یخ را زمستان در آن ریزند و نگهدارند تا تابستان استفاده کنند، جای یخ. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

یخدان در فارسی به ایتالیایی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید