معنی یاتاغان
لغت نامه دهخدا
یاتاغان. (ترکی، اِ) قسمی شمشیر معمول ترک و عرب. شمشیر ترکی. اسلحه ای برای کشتن که بجای سلاح کمری اروپائی از کمر آویخته میشود. یتاغان. یاتاقان و یطقان، سیف. (لغت عربی به فرانسه). || محمل. بستر. جایگاه. جای. || محور (در لکومتیف). || دو نیم دایره از جنس بوبیت که در موتور اتومبیل جایی که دسته ٔ پیستونها بر روی میل لنگ نصب می شود قرار دارد. یاطاقان. یاتاقان.
یاتاقان
یاتاقان. (ترکی، اِ) یاتاغان. رجوع به یاتاغان شود.
یاطاقان
یاطاقان. (ترکی، اِ) در اصطلاح مکانیک دو نیم دایره از جنس بوبیت است که در موتور اتومبیل جایی که دسته ٔ پیستونها بر روی میل لنگ نصب می شود قرار دارد.یاطاقان باید همیشه در روغن شناور باشد. یاتاغان.
فرهنگ معین
[تر.] (اِ.) = یاتاقان. یاطاقان: وسیله ای فلزی یا لاستیکی یا چرمی، که از ساییده شدن بازوی چرخ خودرو جلوگیری می کند.
حل جدول
حلقه اى فلزى در ماشین ها
حلقهای فلزی در ماشینها
یاتاغان
حلقه اى فلزى در ماشین ها
یاتاغان
قطعهای در اتومبیل
یاتاغان
بالشتک چرخشى خودروها
یاتاغان
حلقه فلزی داخل موتور اتومبیل
یاتاغان
قطعه ای در اتومبیل
یاتاغان
واژه پیشنهادی
یاتاغان
فرهنگ فارسی هوشیار
یاتاقان ترکی بالشه (اسم) دونیم دایره ازجنس بوبیت است که درموتوراتومبیل جاییکه دسته پیستونها برروی میل لنگ نصب میشود قراردارد یاتاقان باید همیشه در روغن شناور باشد یاتاغان.
معادل ابجد
1463