معنی گیاهی طبی

حل جدول

گیاهی طبی

یربتون

ناتوره

سنبل‌الطیب

واژه پیشنهادی

گیاهی طبی

بادرشبو


نام گیاهی طبی

بابا آدم


گیاهی با مصرف طبی

کنگر فرنگی

کنگر فرنگی

فرهنگ عمید

طبی

مربوط به طب: مراقبت‌های طبی،
دارای کاربرد در طب: تجهیزات طبی،
ساخته‌شده براساس اصول علمی پزشکی برای پیشگیری یا درمان بیماری و ضایعۀ جسمی: عینک طبی، کمربند طبی،

لغت نامه دهخدا

طبی

طبی. [طِب ْ بی] (ص نسبی) منسوب به «طِب ». لغت طِبی، کتاب فرهنگ کلمات مربوط به طب.

طبی. [طَ بی ی] (ع ص) خِلف ُ طَبی ٌ؛ سر پستان مجیب که همواره شیر آید. (منتهی الارب).

طبی. [طَب ْی ْ] (ع مص) بازگردانیدن: یقال طبیته عنه، بازگردانیدم او را از وی. خواندن و کشیدن کسی را: طبیته الیه، خواندم وی را بسوی وی کشیدم. (منتهی الارب) (آنندراج). خواندن. (تاج المصادر بیهقی). || نیک فروهشته و سست گردیدن سر پستان شتر ماده. یقال: طبیت الناقه طبیاً شدیداً. (منتهی الارب) (آنندراج).

طبی. [طُ / طِ] (ع اِ) سر پستان مادیان و سِباع و خر و اسب و ناقه و جز آن. ج، اَطباء. (منتهی الارب) (آنندراج). و فی المثل: جاوَزَالحزام ُ الطبیین، ای اشتد الامر و تفاقم. (منتهی الارب). پستان چارپا. (غیاث اللغات). پستان سباع. (دهار). پستان گوسفند و اشتر و سباع. (مهذب الاسماء).

فرهنگ فارسی هوشیار

طبی

پزشکی درمانی ‎ سر پستان، چهار پایه ‎ باز گردانیدن، خواندن، کشیدن، فرو هشتگی سر پستان منسوب به طب مربوط به امور پزشکی پزشکی: اعمال طبی. یا صابون طبی. صابونی که در طبابت به صورت گرد در دواهای مختلف دندان پزشکی به کار می رود یا به عنون گندزدایی و ضد عفونی های جلدی استعمال شود. یا لغت طبی. فرهنگ شامل لغات و اصطلاحات مربوط به طب.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

طبی

پزشکی

عربی به فارسی

طبی

دارویی , شفا بخش

معادل ابجد

گیاهی طبی

67

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری