معنی گوران

گوران
معادل ابجد

گوران در معادل ابجد

گوران
  • 277
حل جدول

گوران در حل جدول

  • منطقه‌ای در کرمانشاه
لغت نامه دهخدا

گوران در لغت نامه دهخدا

  • گوران. (اِ) محل اجتماع لشکر. (ناظم الاطباء) (شعوری ج 2 ص 324). || اطاق اجتماع. || برنج بوداده در تنور. || ج ِ گور. (ناظم الاطباء). توضیح بیشتر ...
  • گوران. (اِخ) نام سرزمینی است. (فهرست ولف):
    وز آن دورتر آرش رزم سوز
    چو گوران شه آن گرد لشکرفروز.
    (شاهنامه چ بروخیم ج 5 ص 1279). توضیح بیشتر ...
  • گوران. (اِخ) یکی از ایلات کرد ساکن کرمانشاه. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 57). مؤلف تاریخ کرد آرد: در قرن بیستم تحقیق محققان به اینجا رسید که در میان اکراد یک طبقه ٔ ایرانی دیگر هم هست به اسم گوران زازا که غیر از کرد هستند. همه ٔ این طوایف چه ایرانی چه بومی قدیم چه سایر نژادها در زیر موج مهاجمین اکراد ایرانی فرورفته و استقلال نژادی رااز دست داده همه کرد و ایرانی شده اند. (تاریخ کرد ص 98). این طایفه پیرو آیین علی اللهی هستند. توضیح بیشتر ...
  • گوران. (اِخ) قصبه ای است از دهستان بالا از بخش طالقان شهرستان تهران که در 6 هزارگزی جنوب خاوری شهرک و یکهزارگزی راه مالرو عمومی واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه ٔ آن 1452 تن است. آب آن از دره آورازان و شاهرود تأمین میشود. محصول آن غلات، یونجه، اسپرس، ارزن، عسل، گردو و میوه جات. شغل اهالی زراعت است و عده ای برای تأمین معاش به تهران و مازندران میروند. صنایع دستی زنان کرباس و گلیم و جاجیم بافی است. دبستان دارد. توضیح بیشتر ...
  • گوران. (اِخ) دهی است از دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 26 هزارگزی شمال باختری قیدار و 8 هزارگزی راه عمومی. کوهستانی و سردسیر است و 376 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات و میوه جات و شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2). توضیح بیشتر ...
  • گوران. (اِخ) دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس واقع در 9 هزارگزی باختر قشم، سر راه مالرو قشم به باسعیدو. جلگه و گرمسیر مالاریایی است. 185 تن سکنه ٔ آن است. آب آن از چاه و باران تأمین میشود. محصول آن غلات و ماهی و شغل اهالی زراعت و صید ماهی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). توضیح بیشتر ...
  • گوران. (اِخ) دهی است از دهستان زنجان بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 12 هزارگزی خاور بافت، سر راه فرعی زنجان به بافت. کوهستانی وسردسیر است و 99 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. مزارع داء، اغرکوه، بدوئیه، سلموئیه جزو این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). توضیح بیشتر ...
  • گوران. (اِخ) یکی از بخشهای مهم شهرستان شاه آباد. این بخش در شمال باختری شهرستان و شمال بخش کرند واقع شده و مشخصات جغرافیایی آن به شرح زیر است:
    حدود: از طرف شمال به دهستانهای سنجابی، ولدبیگی، باباخانی، از خاور به دهستانهای سنجابی، باوندپور، حومه ٔ شاه آباد و از جنوب و باختر به بخش کرند و پشت تنگ ذهاب محدود است. موقع طبیعی: منطقه ای است کوهستانی و محصور به کوههای مرتفع به طوری که راههای خروجی از دهستان جز معبر رودخانه ٔ زمکان عموماً از گردنه ها میگذرد. توضیح بیشتر ...
  • گوران. (اِخ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 10 هزارگزی خاور الیگودرز و 2 هزارگزی جنوب شوسه ٔ الیگودرز به گلپایگان واقع شده است. جلگه و معتدل است. سکنه ٔ آن 449 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالی بافی و جاجیم بافی و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی

گوران در گویش مازندرانی

  • طایفه ای در منطقه ی سوادکوه
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید