معنی گندنا

گندنا
معادل ابجد

گندنا در معادل ابجد

گندنا
  • 125
حل جدول

گندنا در حل جدول

فرهنگ معین

گندنا در فرهنگ معین

  • (گَ دَ) (اِمر.) تره، از سبزی های خوردنی.
لغت نامه دهخدا

گندنا در لغت نامه دهخدا

  • گندنا. [گ َ دَ] (اِ) معروف است وآن سبزیی باشد خوردنی. گویند چون خواهند روغن بلسان را بیازمایند گندنا را به آب چرب سازند و بر چراغ دارند، اگر افروخته شود خالص است و الا نه. اگر تخم گندنا را در سرکه ریزند ترشی آن را برطرف کند. (برهان). سبزی معروف و مشهور است، تیغ و شمشیر را به آن نسبت کنند. (انجمن آرا) (آنندراج). گیاهی مأکول و از طایفه ٔ سیر، و به لغت مردم تهران تره و به تازی کراث نامند. (ناظم الاطباء). زَبوده. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

گندنا در فرهنگ عمید

  • تره

    * گندنای کوهی: (زیست‌شناسی) [قدیمی] = فراسیون
فارسی به عربی

گندنا در فارسی به عربی

گویش مازندرانی

گندنا در گویش مازندرانی

  • تره، گیاه بدبویی که از ساقه های آن جارو درست کنند
فرهنگ فارسی هوشیار

گندنا در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) تره کراث: کردمت پیدا که بس خوب است قول آن حکیم کاین جهان را کرد ماننده بکرد گندنا. (ناصر خسرو) یا گندمینه ی کوهی. فراسیون. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید