معنی گمشده

گمشده
معادل ابجد

گمشده در معادل ابجد

گمشده
  • 369
حل جدول

گمشده در حل جدول

  • اثری از فرانسوا موریاک
مترادف و متضاد زبان فارسی

گمشده در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • پی‌گم، گم‌نشان، مفقود، مفقودالاثر، ناپدید، خودباخته، تباه‌شده، ضایع، نابود،
    (متضاد) یافته. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

گمشده در لغت نامه دهخدا

  • گمشده. [گ ُ ش ُ دَ / دِ] (ن مف مرکب) مفقود. فقید. یاوه. یافه. هرزه. خله. گم گشته. (یادداشت مؤلف). ضالَّه. (دهار) (منتهی الارب). ضال َّ. (ترجمان القرآن):
    ای گمشده و خیره و سرگشته کسایی
    گواژه زده بر تو امل ریمن و محتال.
    کسایی.
    هر سر که کند قصد که تا سر بکشد زو
    سر گمشده بیند چو کشد دست به سر بر.
    سنایی.
    تو عمر گمشده ٔ من به بوسه باز آور
    که بخت گمشده ٔ من زمانه بازآورد.
    خاقانی.
    دل گمشده ام کجا ندانم
    جای دل گمشده تو دانی. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

گمشده در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

گمشده در فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

گمشده در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید