معنی گلنگدن

لغت نامه دهخدا

گلنگدن

گلنگدن. [گ َ ل َ گ ِ / گ َ دَ] (ترکی، اِ مرکب) در ترکی بمعنی آینده و رونده است و اصطلاحاً در تفنگ بقسمتی از آن اطلاق میشود که متصل محفظه ٔ فشنگ است و با حرکت دادن و پیچانیدن آن فشنگ به محفظه رود و یا پوکه ٔ فشنگ از محفظه ٔ منتهای آن خارج شود.

فرهنگ معین

گلنگدن

(گَ لَ گَ دَ) [تر.] (اِمر.) شیئی فلزی در تفنگ و تیربارها که متصل به محفظه فشنگ است و با حرکت دادن و پیچانیدن آن فشنگ به محفظه وارد و یا پوکه فشنگ از محفظه انتهای آن خارج شود.

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

گلنگدن

ترکی رو آی از روند و آیند که برابر پارسی این واژه ی ترکی است (اسم) آلتی است در تفنگ و مسلسل که بوسیله حرکت آن فشنگ در مخزن وارد و یا از آن خارج میشود.

انگلیسی به فارسی

spanner

گلنگدن


breechblock

گلنگدن تفنگ


firing pin

سوزن گلنگدن اسلحه آتشی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

گلنگدن

174

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری