معنی گلشهر

لغت نامه دهخدا

گلشهر

گلشهر. [گ ُ ش َ] (اِخ) نام زن پیران ویسه است که سپهسالار افراسیاب باشد. (برهان) (آنندراج):
که نگشاید این بند من هیچکس
گشاینده گلشهر خواهیم و بس.
فردوسی.
بیاورد گلشهر دخترش ْ را
نهاد از برتارک افسرش ْ را.
فردوسی.
سپهبد بپیچید در خواب خوش
بجنبید گلشهر خورشیدفش.
فردوسی.
و رجوع به فهرست ولف شود.

حل جدول

گلشهر

از ایستگاه های خط 5 متروی تهران

بخشی از کرج

نام های ایرانی

گلشهر

دخترانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر پیران ویسه پادشاه تورانی

فرهنگ پهلوی

گلشهر

بانوی پیران ویسه

معادل ابجد

گلشهر

555

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری