معنی گشاده رو

گشاده رو
معادل ابجد

گشاده رو در معادل ابجد

گشاده رو
  • 536
حل جدول

گشاده رو در حل جدول

لغت نامه دهخدا

گشاده رو در لغت نامه دهخدا

  • گشاده رو. [گ ُ دَ / دِ] ص مرکب) روباز مقابل روبسته. چهره ٔ روپوش نگرفته. بی حجاب:
    خوبرویان گشاده رو باشند
    تو که روبسته ای مگر زشتی ؟
    سعدی.
    اما در خلوت با خاصان گشاده رو و خوشخو آمیزگار اولیتر. (گلستان). || خوشگل. مقبول. زیبا:
    زآن روی که بس گشاده روی است
    مویم چو زبان، زبان چو موی است.
    نظامی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

گشاده رو در فرهنگ عمید

  • [مجاز] خوش‌رو، خندان،

    [مقابلِ روبسته] [قدیمی] بی‌حجاب،
فارسی به ترکی

گشاده رو در فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

گشاده رو در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ آنکه چهره اش باز باشد بی حجاب مقابل رو بسته، زیبا جمیل.
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید