معنی گریه‌کنان

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

لبخندزنان

تبسم‌کنان، متبسم،
(متضاد) گریه‌کنان

فرهنگ عمید

زاران

زاری‌کنان، گریه‌کنان، نالان،


گریان

در حال گریستن، اشک‌ریزان، گریه‌کنان، گرینده،

معادل ابجد

گریه‌کنان

356

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری