معنی گره روبان

حل جدول

گره روبان

رزت


روبان

نوار تزیینی

نوار تزئینی

لغت نامه دهخدا

روبان

روبان. (نف) کسی یا چیزی که می روبد. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). || (ق) در حال روفتن. (از اشتینگاس).

روبان. (فرانسوی، اِ) پارچه ای نوارمانند که در زینت و آرایش بکار برند. (ناظم الاطباء). باریکه ٔ پهن دراز که مانند نوار باشد.

روبان. [رَ] (ع ص) سرگشته و گویند:رجل روبان، یعنی مرد متحیر سست از سیری شکم و یا خواب و یا گرانجسم و گرانجان و یا مست. ج، رَوْبی ̍. (از اقرب الموارد). سست جان از سیری یا خواب یا گرانجسم و گرانجان بیدارشده از خواب. (از معجم متن اللغه). رائب. اَرْوَب. (از معجم متن اللغه) (منتهی الارب).

فرهنگ فارسی هوشیار

گره گره

‎ پر از گره. یا گره گره کاری را کردن. نامنظم و اندک اندک آنرا انجام دادن.


روبان

نوار ابریشمی

فرهنگ عمید

روبان

روبنده،
(قید) درحال روبیدن،

نواری که برای زیبایی به دور چیزی می‌بندند،

فرهنگ معین

روبان

[فر.] (اِ.) نوار.

مترادف و متضاد زبان فارسی

روبان

بند، نوار

فارسی به عربی

روبان

سریه، فرقه

فارسی به آلمانی

روبان

Band (n), Bande (f), Kapelle (f)

واژه پیشنهادی

روبان

رشته

معادل ابجد

گره روبان

484

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری