معنی گرفتار شدن

گرفتار شدن
معادل ابجد

گرفتار شدن در معادل ابجد

گرفتار شدن
  • 1255
حل جدول

گرفتار شدن در حل جدول

  • اسر
  • دچار شدن، مبتلا شدن، اسیر شدن، درماندن
لغت نامه دهخدا

گرفتار شدن در لغت نامه دهخدا

  • گرفتار شدن. [گ ِ رِ ش ُ دَ] (مص مرکب) اسیر شدن. مبتلا شدن. درماندن. دچار شدن:
    بی اندازه زیشان گرفتار شد
    سترگی و نابخردی خوار شد.
    فردوسی.
    دو فرزند او هم گرفتار شد
    ازو تخمه ٔ آرشی خوار شد.
    فردوسی.
    عیب تن خویش ببایدت دید
    تا نشود جانت گرفتار خویش.
    ناصرخسرو.
    و هیچکس از آن عرب خلاص نیافتند الاّ همه یا کشته یا گرفتار شدند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی چ لیدن ص 68).
    سعدی چو گرفتار شدی تن به قضا ده
    دریا دُر و مرجان بود و خوف و مخافت. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

گرفتار شدن در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

گرفتار شدن در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

گرفتار شدن در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

گرفتار شدن در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (مصدر) مبتلی شدن دچار شدن، در بند شدن مقید گشتن، اسیر شدن برده گشتن: و هیچکس از آن عرب خلاص نیافتند الا همه یا کشته یا گرفتار شدند، صید شدن شکارشدن، عاشق شدن دلباخته گردیدن: نگهبانان بترسیدند ازآن کار کزان صورت شود شیرین گرفتار. (نظامی). توضیح بیشتر ...
فارسی به آلمانی

گرفتار شدن در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید