معنی گردن بند

فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

گردن بند‬

gerdanlık, kolye

تعبیر خواب

گردن بند

اگر دید گردن بند از مروارید داشت، دلیل که حق تعالی کلامِ خویش را روزی او کند و هر چند که گردن بند قیمتی بر گردن دید، دلیل که علم و دانش او بیشتر است. - محمد بن سیرین

اگر درخواب دید گردن بندی موافق در گردن داشت، دلیل شرف و بزرگی است و نیز گویند که امانتی به وی سپارند. اگر دید گردن بند او به جواهر مرصع بود، دلیل که جاه و دولت یابد. اگر دید گردن بند بسیار داشت، دلیل که در علوم کامل شود. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

دیدن گردن بند بر شش وجه است. اول: حج اسلام. دوم: ولایت. سوم: خصومت. چهارم: امانت. پنجم: معالجت. ششم: کنیزک. - امام جعفر صادق علیه السلام

۱ـ اگر دختری خواب ببیند نامزدش گردنبندی به گردن او می اندازد، علامت آن است که بزودی ازدواج خواهد کرد و صاحب فرزندانی سالم و تندرست خواهد شد. اما اگر خواب ببیند گردنبند را گم کرده است، علامت آن است که اندوه در زندگی او راه می یابد.
۲ـ اگر مردی خواب ببیند نامزدش گردنبندِ نامزدی را به او پس می دهد، نشانه آن است که با حوادثی مأیوس کننده روبرو خواهد شد. زن مورد علاقه اش با او رفتاری ناپسند خواهد کرد.
۳ـ اگر زنی خواب ببیند گردنبند خود را می شکند، نشانه آن است که با همسری ازدواج خواهد کرد که عاشق تغییر و تحول در زندگی است
- آنلی بیتون

گردنبند: نیکبختی و پرهیزگاری
گردنبند مروارید: بهره و شادمانی
- لوک اویتنهاو

لغت نامه دهخدا

گردن بند

گردن بند. [گ َ دَ ب َ] (اِ مرکب) آنچه گردن را بندند. آنچه به دور گردن حلقه شود. غُل ّ. مِخْنَقَه. (منتهی الارب). || گلوبند. عِقد. نام زیوری. (آنندراج). قِلادَه. (ترجمان القرآن). وِشاح. (دهار). سِمط. لُعطَه. مِعنَقَه. طَوق. عِصمه یا عَصمه. (منتهی الارب): گفت من از هودج بیرون آمدم و به وضو ساختن مشغول شدم و باز به هودج شدم، دست به گردن بند کردم نیافتم. (قصص الانبیاء ص 227).

فرهنگ عمید

گردن بند

زیوری که زنان به ‌گردن خود ببندند، گلوبند،

فرهنگ فارسی هوشیار

گردن بند

(اسم) آنچه که بدان گردن را بندند، رشته ای مزین بگوهر ها (اصلی یا بدلی) که برای زینت بر گردن آویزند گلوبند عقد سمط.

فرهنگ معین

گردن بند

(~. بَ) (اِ.) پیرایه ای معمولاً از سنگ ها یا فلزهای قیمتی که آن را خانم ها به گردن می آویزند، گلوبند.

فارسی به عربی

گردن بند

قلاده، یاقه

گویش مازندرانی

گردن بند

نوعی گره زدن، بطوریکه سر کیسه را جمع نموده و با طنابی آنرا...

فارسی به آلمانی

گردن بند

Halsband (n), Halskette (f)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

گردن بند

330

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری