معنی گران سر

گران سر
معادل ابجد

گران سر در معادل ابجد

گران سر
  • 531
حل جدول

گران سر در حل جدول

فرهنگ معین

گران سر در فرهنگ معین

  • (~. سَ) (ص مر.) متکبر، خو د خواه.
لغت نامه دهخدا

گران سر در لغت نامه دهخدا

  • گران سر. [گ ِ س َ] (ص مرکب) متکبر و مُدمّغ. (از برهان). کنایه از جاهل و متکبر. (آنندراج):
    اگر خسیسی بر من گران سر است رواست
    که او زمین کثیف است و من سماء سنا.
    خاقانی.
    || صاحب لشکر و سپاه انبوه که او را سپه سالار نیز خوانند. (برهان). || مست. مخمور. (از آنندراج):
    در قصب سه دامنی آستئی دو برفشان
    پای طرب سبک برآر ارچه ز می گران سری.
    خاقانی.
    شاه گران سر ز می خوش اثر
    باد و مباداش گرانی بسر.
    امیرخسرو (از آنندراج).
    || غضبناک. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

گران سر در فرهنگ عمید

  • متکبر، خودخواه، خودسر، مغرور،

    مست،
فرهنگ فارسی هوشیار

گران سر در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ آنکه خود را برتر از دیگران داند متکبر مغرور: اگر خسیسی برمن گران سر است رواست که او زمین کثیف است و من سما ء سنا. (خاقانی)، صاحب سپاه انبوه سپهسالار، مست و مخمور: در قصب سه دامنی آستیی دو برفشان پای طرب سبک برآرا زچه زنی گرانسری. (خاقانی)، خشمگین غضبناک. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید