معنی کیم

لغت نامه دهخدا

کیم

کیم. (ع اِ) صاحب دیار. لغت حیریه است. (از منتهی الارب). صاحب. «حیریه » است. (از اقرب الموارد).

حل جدول

کیم

نوعی بستنی


کیم نواک

بازیگر فیلم الماس 33


کیم دای جونگ

برنده نوبل صلح در سال 2000 میلادی


کیم دای جونگ (کره جنوبی)

برنده نوبل صلح در سال 2000 میلادی


بستنی چوبی

کیم

ترکی به فارسی

کیم

چه کسی 2- هرکه


نیته کیم

همچنانکه


باش هه کیم

سرپزشک


دیش هه کیم لیگی فاکؤلته سی

دانشکده دندان سازی

بیوگرافی

بیسنگر کیم

بازیگر (1953، آمریکا) از کار تبلیغات وارد دنای بازیگری شد. کار بازیگری را از 1977 آغاز کرد. بهترین نقش‌آفرینی او در فیلم بازیچه عشق بود. با فیلم نه و نیم هفته به عنوان یک نماد جاذبه شناخته شد. به صورت نماد زن «جیغ‌کش» و «حمایت طلب» هالیوود درآمد. از فیلم‌هایش: سرزمین سخت، مرد ازدواج‌کننده، لباس حاضری، محرمانه لس‌آنجلس، من رویای آفریقا را دیدم، مکوی واقعی، بااستعداد، دیگر هرگز نگو هرگز، قرار ملاقات بدون آشنایی قبلی، گریز، بدون ترحم.

سخن بزرگان

کیم وو چونگ

جوانی، دورانی از زندگیست که باید خود را وقف گسترش زیبایی درون کنید؛ ارزش و آراستگی راستین نمیتواند از ظاهر شما سرچشمه بگیرد.

آراستگی ظاهری، سبُک سریست، ولی آراستگی راستین که از باطن شما سرچشمه میگیرد، بلندپایه و ارزشمند است و آراستگی این چنینی، پایدار و جاودانه است.

به راستی، مردم به آنانی که با ظاهری آراسته، ولی بدون توانایی، زندگی میکنند، باور ندارند.

خلاقیت [=آفرینندگی]، با کار سخت افزایش مییابد.

نوآوری در زندگی، یک ضرورت [=بایستگی] است.

افراد آفریننده، تاریخساز هستند و حرکت رو به جلوی [=پیش] تاریخ را تداوم میبخشند.

نوآوری، به خودی خود مشکل نیست. اینکه آیا میخواهید نوآوری کنید یا نه، این مهم است.

جامعهای که شایستگی تولید و نوآوری را بستاید، شکست نمیخورد.

مردمی که رؤیا دارند، تهیدستی را نمیشناسند؛ چرا که دارایی هر کس به اندازهی رؤیاهاییست که در سر دارد.

زمانی که دیگران، شمارش غیرممکنها را آغاز میکنند، من شمارش امکانات را آغاز میکنم.

نیروهای بالقوهی بیشتر مردم، فراتر از میزانیست که از آن آگاهی دارند یا آمادهاند آن را بکار گیرند.

مسئولیت دانایان این است که فرصت آموختن به دیگران بدهند و این دست و دلبازی نباید فقط محدود به یاد گرفتن باشد. ما باید هرچه را که داریم، با همنوع خود قسمت کنیم.

کسی که در دنیا همه چیز دارد، ولی نمیداند چگونه باید به دیگران بخشش کند، توانگر نیست.

هرگاه افراد در جایی هستند که باید باشند، آنگاه جامعه به خوبی عمل میکند، همه چیز آرام و هر چیزی روی روال خودش به پیش میرود.

این در زندگی، یک اصل است: کمک به دیگران، کمک به خود است.

تجربه، دقیقترین و کارآمدترین راهِ آموختن دربارهی جامعه است.

اقوام و خویشاوندان ممکن است در زمانهای نیاز، همگی به شما پشت کنند، ولی یک دوست صمیمی و نزدیک هرگز این کار را نخواهد کرد.

مردمی که منفیباف و ترسو هستند و به آسانی، همه چیز را رها میکنند، هرگز کار مهمی انجام نخواهند داد.

شما نمیتوانید به تنهایی و برای خودتان زندگی کنید؛ باید همکاری نموده و به دیگران خدمت کنید.

کسی که ثروت بسیاری روی هم انباشته و نمیداند که چگونه از آنها به سود مردم بهره بگیرد، توانگر نیست، بلکه تهیدست است.

کسی که دارایی ناچیزی دارد و میداند که چگونه از آن به سود دیگران بهره بگیرد، توانگر راستین است.

زندگی پرکارتر، بسیاری از مردم را خوشبختتر میکند.

مسئولیت شخص نسبت به جامعه، به نسبت افزایش دارایی او بیشتر میشود. هر آنچه که ما داریم، جامعه به ما داده است.

شما بدون تسلط بر خود نمی توانید فاتح دیگران باشید.

هر کاری را با اراده انجام دهید.

نیروهای بالقوهی خود را تا جایی که میتوانید، گسترش دهید؛ چون اگر اراده کنید، شما هم میتوانید نبوغ [هوش سرشار] خفتهی خود را بیدار سازید.

ناامیدی و شکست حتی در نوآورانهترین کارها به وجود میآید، ولی مهم این است که اراده کنید و پایان کار خود را در نظر بیاورید، مهم نیست آن کار چه باشد.

یک رقیب [همچشم] راستین، حتی میتواند بهتر از یک دوست و یا آموزگار باشد.

تجربه، آموزگار بزرگیست. تجربه، حقایق زندگی را به شما میآموزد و شما را پخته میکند.

نود و نه درصد نبوغ [هوش سرشار]، بستگی به تلاش دارد و برای نابغه شدن در رشتهی خودتان، باید خود را غرق در کار کنید.

اگر ما تنها از بیست درصد تواناییهای بالقوهی خود بهره بگیریم، همه نابغه خواهیم شد و اگر از سی درصد آن بهره بگیریم، میتوانیم همه قهرمانان بزرگی شویم.

یکی از سببهای کلیدی در روابط شخصی خوب، باور دوسویه است که در درازمدت به وجود میآید و فقط با شکیبایی زیاد به دست میآید.

زندگی، درهای خود را به روی کسانی میگشاید که خود را باور دارند؛ آنانی که ایمان دارند؛ آنهایی که زندگی را با انرژی و قدرت به مبارزه میطلبند.

اگر خود را باور داشته باشید، هر کاری، شدنیست.

اگر به راستی میخواهید کسی سخن شما را باور کند و به شما ایمان بیاورد، باید صادقانه [از روی راستی] و به گونهای خشنود کننده رفتار کنید.

اگر افراد به شما ایمان داشته باشند، شما هم تلاش میکنید آنها هرگز سرشکسته نشوند.

فرصتها زاییدهی سختیها هستند.

جرقه برای ایدههای خلاق [آفریننده]، زمانی ایجاد میشود که شما به سختی سرگرم کار و اندیشه هستید.

فداکاری، تنها زمانی ممکن است که همهی افکار "من" را از خود دور کنید.

فایدهی شکم پُر با فکر خالی یا کجاندیش چیست؟

خودخواهی فکری و مادی، هر دو به یک اندازه زشت و ناپسند هستند.

هیچ چیز نمیتواند زمان و انرژی بیشتری را از کسی بگیرد که شایستگی آن را دارد تا یک موسیقیدان بزرگ شود، ولی آن شایستگیها را نادیده گرفته و در گوشهای مینشیند و نق نق میکند که چرا نمیتواند یک نقاش بزرگ شود.

هر کسی، شایستگیهای بیپایانی دارد.

هر کسی و هر چیزی در زندگی، جای خود را دارد.

هر کسی شایستگیهای بیپایانی دارد، ولی به جز در شرایط استثنایی، هیچگاه این شایستگیها برانگیخته نمیشوند.

هر کس که خود را وقف کارش کرده، هرگز شکست نخورده است.

هر کس حد و مرز ویژهی خود را دارد؛ حد و مرزی که میتواند از عهدهی آن برآید.

هر کس به گونهای، در یک زمانی به کمک نیاز دارد و هیچکس آنقدر بیارزش نیست که نتواند به دیگری کمک کند.

هر کاری را باید کسی انجام دهد که شایستگی آن را دارد.

کسی که سخت کار میکند، به هیچ ورزش دیگری نیاز ندارد.

رؤیاها، در بیشتر موارد، انسانساز هستند. آنها منش، کار و حتی سرنوشت انسان را مهار میکنند.

انسانی که رؤیاهایش از رفاه شخصی کنونیاش فراتر نرود، به اندازهی یک انسانِ بدون رؤیا، بدبخت و ناکام است.

اگر تنها یک درصد شانس کامیابی در یک پروژه وجود داشته باشد، یک دارندهی کسب و کار راستین، آن یک درصد را به چشم جرقهای مینگرد تا آتشی با آن روشن کند.

کسانی که سر راه زندگی شما قرار می گیرند، می توانند نقش مهمی در سرنوشت و آینده شما داشته باشند.

مسئولیت دانایان این است که فرصت آموختن به دیگران بدهند و این دست و دلبازی نباید فقط محدود به یاد گرفتن باشد. ما باید هرچه را که داریم، با همنوع خود قسمت [=بخش] کنیم.

همهی ما توان آن را داریم که سرنوشت خود را دگرگون سازیم.

امکانات در هر حیطهی کاری، پنهان هستند و این شما هستید که باید آنها را کشف کنید.

فریاد کشیدن بر سر شاگردانی که خوب درس نمیخوانند و سبب دردسر هم هستند و نیز سرزنش آنها، کاری از پیش نمیبرد. باید به آنها دلبستگی نشان داد و شایستگیهای بیهمتایشان را کشف کرد.

برای گریز از پشیمانی، فقط یک راه وجود دارد و آن، نهایت تلاش در هر کاریست که انجام میدهید.

اگر شما تنها چشم به سود و زیان خود داشته باشید و از کمک به نیازمندان، دوری کنید، ممکن است در کوتاه مدت، کامیاب باشید، ولی در درازمدت، زیان خواهید کرد.

آنهایی که از شکست و ربرو شدن با تنشها میهراسند، هرگز مزهی کامیابی را نخواهند چشید.

کامیابی از آنِ کسانیست که از مبارزه با خارها نمیهراسند.

مهم نیست که چکار میکنم، ولی دوست دارم آن را درست و کامل انجام دهم؛ این برای کامیابی، بسیار ضروری [=بایسته] است.

مهمترین چیزی که در بازی زندگی هست، این است که رقیبی [=همچشم] دادگر و خویشتندار باشیم؛ این حتی از برنده شدن هم مهمتر است.

هرگز نباید زمانی فرا رسد که بیندیشید و بگویید: "سرانجام کامیاب شدم."

تاریخ با فداکاری رشد میکند؛ یک نسل باید برای رفاه نسل پس از خود، فداکاری کند.

اگر هر چیزی را یک بار تجربه کنید، بهتر از آن است که هرگز آن را تجربه نکنید؛ چون هر چیزی را باید تجربه کنید تا آن را بشناسید.

شما باید ویژگی پنهان هر شرایط و تجربهای را لمس کنید تا آگاهیهای درست را کسب کرده و بتوانید تصمیمهای درست را بگیرید.

از اینکه در زمانهای ضرورت [=بایستگی]، مبلغ هنگفتی پول خرج کنید، هراس نداشته باشید.

ترس بیش از حد از خارهای گل رز به همان اندازه نابخردانه است که از بوی خوش آن مست شوید.

زندگی از تصمیمگیریها تشکیل شده و یک تصمیم نادرست میتواند همهی زندگی را نابود کند.

رؤیاها، نیروی مورد نیاز برای دگرگون کردن جهان هستند.

مفهوم زندگی در از خودگذشتگی یافت میشود، نه در خودخواهی و خودپسندی.

کار به ستوه آورنده و خسته کننده، برای تندرستی، زیانآور است. ولی کاری که از آن لذت میبرید، انرِژی بیشتری به شما میدهد.

خوشبختی، ربطی به دارایی، توانایی و آوازه ندارد.

آرامش، هماهنگی و نظم، زمانی وجود دارند که هر چیزی در جای خود باشد.

از هر آنچه که جوانی به همراه خود میآورد، رؤیاها، مهمترین هستند.

جوانی، دورهای از زندگیست که حتی اگر هیچ چیز در زندگی نداشته باشید، اگر رؤیا داشته باشید، هیچ چیز نمیتواند حسادت [=بدخواهی] شما را برانگیزاند.

زندگی خانوادگی خوشبخت، کلید همهی دستاوردهای پیروزمندانه است.

اگر کسی در روند کسب و تجارت، دچار ناامیدی و بدبینی شود، آنجا نقطهی پایان پیشرفت اوست.

اگر روابط شخصی خوبی داشته باشید، میتوانید در زندگی کامیاب شوید. روابط خوب با اشخاص برجسته، موهبتیست که بسیار باارزشتر از داراییست، چون روابط خوب را نمیتوان با پول خرید.

به میزان ثروت و دارایی خود بالیدن، نابخردانه است، چون معنی [=چَم] این کار این است که شما چیز دیگری برای بالیدن ندارید.

پول را خردمندانه و درست خرج کردن، مهمتر از درآوردن آن است.

دوستان گوناگون از طبقات گوناگون داشتن، دارایی بزرگیست.

کسب و کار، فراتر از پول درآوردن است. گاهی، کمتر ضرر دادن نیز مهم است.

کسی که فقط برای دارایی خود، زندگی میکند، هرگز نمیتواند لذت راستین زندگی را درک کند، چون طبیعتِ آزمندی مادی، حد و مرز نمیشناسد.

همواره باید با ذهنیت یک مالک، کار و زندگی کنید.

نشانهی نادانی، آن است که بدون اینکه تلاشی کرده باشیم، امری را غیر ممکن بدانیم.

هرچه که میخواهید انجام دهید، مجسم کنید که انجام دادهاید و سپس از خرد خود بهره بگیرید؛ خواهید دید که میتوانید آن کار را انجام دهید.

تنها کسانی که پیوسته خود را رشد میدهند و با اشتیاق [=آرزومندی]، کسب دانش میکنند، پیشرفت خواهند کرد.

اگر به راستی میخواهید کسی سخن شما را باور کند و به شما ایمان بیاورد، باید صادقانه [=از روی راستی] و به گونهای خشنود کننده رفتار کنید.

اگر کسی به راستی از شایستگی خود، بهره گرفته و سخت کار کند، همه چیز امکانپذیر است.

به راستی، بیشتر نوآوریهای باارزش بر پایهی دیدگاههای کاملاً ساده بنیان گذاشتهاند که اغلب، نتایج بزرگی به بار میآورند.

توانگران راستین آنانی هستند که زیاد میبخشند؛ آنانی که هرچه در توان دارند، میبخشند؛ آنانی که میدانند چگونه ببخشند؛ مهم نیست که چه اندازه ناچیز و یا چه اندازه زیاد دارند.

زمانی که میاندیشید چیزی را میدانید، در همان دَم که میاندیشید به راستی مهم هستید، رشد بازمیایستد.

ناجوانمردانه بازی کردن، تجاوز از اصول رقابت [=چشم و همچشمی] درست است. آنها که جوانمردانه بازی میکنند، برندگان نهایی بازی هستند.

هنگامی که به جایی پُر از ریسک و خطر وارد میشوید، به دقت، همهی جوانب کار را در نظر میگیرید؛ پس به راستی، دیگر ریسکی در کار نیست.

یک رقیب [=همچشم] راستین، حتی میتواند بهتر از یک دوست و یا آموزگار باشد.

یکصد نفر از خویشاوندان، هرگز جای یک دوست صمیمی و نزدیک را نمیگیرند.

مغز شما هنگامی رشد میکند که آن را بکار گیرید.

اگر خود را دربند دنیای کوچک خود کنید، مانند قورباغهای میشوید که به دیوارهی چاه آب چسبیده و از بقیهی جهان پیرامون خود بیخبر میمانید.

با یکدیگر زندگی کردن، بسیار فراتر از در کنار یکدیگر زنده بودن است. با هم زندگی کردن به معنی [=به چَم] با هم رشد کردن و با هم پیشرفت کردن است.

پایه و بنیان خوشبختی، یک زندگی خوب خانوادگیست.

تصمیمگیری، نه تنها در کسب و تجارت، بلکه در سراسر زندگی اهمیت دارد.

جهان، بزرگ و چشمبراه شماست و کارهای بسیاری هست که میتوانید انجام دهید. باید جاهایی را پیدا کنید که دست هیچکس به آنها نرسیده و کارهایی را بکنید که هیچکس تاکنون انجام نداده است.

در جهان، باارزشترین چیز، زمان است؛ مانند تیری که از چلهی کمان رها میشود و هرگز برنمیگردد.

زندگی لبریز از ناخرسندی و آزمندی، لذت نمیشناسد.

زندگی، ارزشمندتر از آن است که به بیکاری و تنبلی بگذرد.

شرط زنده بودن، تکاپو و جنبش است و تکاپو، نشان دهندهی زنده بودن شماست.

قورباغهای که در ته چاه زندگی میکند، هیچ درکی از گسترش جهان پیرامون خود ندارد.

ما به گونهای بیپایان، برای هر چیزی در زندگی به یکدیگر وابستهایم.

من احساس آسودگی بیشتری میکنم، اگر دست کم یک پله پایینتر از حد توان خود زندگی کنم.

ندهیم.

هدف رقابت [=چشم و همچشمی] این نیست که رقیب [=همچشم] را سر به نیست و یا او را به کلی از میدان به در کنیم. رقابت باید سببی باشد که زندگی را برای همهی شرکت کنندگان بهتر کند.

هرچه پرنده بیشتر اوج بگیرد، جهان گستردهتری در برابر دیدگان خود خواهد داشت.

یکی از بدترین کارها در زندگی، دور کردن مسئولیت از خود است.


کیم-ور چونگ

تاریخ، از آن افراد هدفمند است.


امیل دور کیم

جامعه همان تجلی همبستگی اجتماعی است نه سود شخصی.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

کیم

70

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری