معنی کیت
لغت نامه دهخدا
کیت. [ک َ ت َ / ت ِ] (ع اِ) چنین. (ناظم الاطباء). رجوع به «کیت و کیت » شود.
کیت. (ادات استفهام + ضمیر) («کی »، ادات استفهام + «ت »، ضمیر متصل مفعولی و اضافی) کی تو را. چه کس تو را:
ور بگیری کیت جستجو کند
نقش با نقاش چون نیرو کند؟
مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 159).
کیت. (اِ) کبت و زنبور عسل. || (ق) به معنی چند و چه اندازه و چه قدر و از چه جنس. || (ص) آشفته و سرگشته و حیران. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس).
کیت. [ک َی ْ ی ِ] (ع ص) زیرک. ج، اکیات. (منتهی الارب) (آنندراج). زیرک و هوشیار و باوقوف. ج، اکیات. (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد آمده: اکیات، اکیاس و آن جمعکَیِّس است نه کیس [کی] و «تا» مبدل از «س » است.
کیت و کیت
کیت و کیت. [ک َ ت َ وَ ک َ ت َ / ک َ ت ِ وَک َ ت ِ] (ع اِ مرکب) چنین و چنان. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). چنین و چنان: و کان من الامر کیت و کیت، بود آن چنین و چنان. (ناظم الاطباء).
کیت و ذیت
کیت و ذیت. [ک َ ت َ وَ ذَ ت َ] (ع اِ مرکب) چنان و چنین. (غیاث) (آنندراج). رجوع به مدخل بعد شود.
گویش مازندرانی
از توابع اشکور واقع در منطقه ی تنکابن
حل جدول
صفحه مدار الکترونیکی
مدار ساده الکتریکی
کیت بلانشت
برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن در سال 2013 میلادی
بازیگر فیلم هوانورد
کیت وینسلت
برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن در سال 2008 میلادی
فرهنگ فارسی هوشیار
چند و چه اندازه و چقدر و از چه جنس، قطعات الکترونیکی قابل بارسازی
سخن بزرگان
من همیشه در حال فراگیری هستم. سنگ قبرم، مدرک دانشآموختگیام خواهد بود.
بیوگرافی
بازیگر (1969- ملبورن - استرالیا) تحصیلاتش را در انستیتوی ملی هنرهای نمایشی استرالیا به پایان برد. کارش را با تئاتر آغاز کرد. در آمریکا با ایفای نقش اصلی «الیزابت» کاندیدای دریافت اسکار شد و به شهرت رسید. از فیلمهایش: راه بهشت، الیزابت، یک شوهر دلخواه، مردی که گریه کرد، آقای ریپلی، بااستعداد، هدیه، راه بهشت.
معادل ابجد
430