معنی کپی

کپی
معادل ابجد

کپی در معادل ابجد

کپی
  • 32
حل جدول

کپی در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

کپی در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • رونوشت، کپیه، مسوده، نسخه
فرهنگ معین

کپی در فرهنگ معین

  • (کُ) [فر. ] (اِ. ) تصویری که از روی مدرک یا سند اصلی بگیرند، فتوکپی، روگرفت، رونوشت (فره). توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

کپی در لغت نامه دهخدا

  • کپی. [ک َ / ک َپ ْ پی] (اِ) میمون. بوزینه. اَبوزَنَه. بوزنه. حَمْدونه. (یادداشت مؤلف). قرد. (ترجمان القرآن). میمون را گویند عموماً و میمون سیاه راخصوصاً و به زبان علمی هند نیز میمون را کپی می گویند و آن جانوری است شبیه به آدمی. (برهان). میمون و بوزنه را گویند و کب بمعنی دهان است چون بوزنه نخود وامثال آن را در درون دهن نگاه می دارد به پارسی این نام یافته. (آنندراج). میمون را گویند و به زبان علمی اهل هند نیز میمون را کپی گویند. توضیح بیشتر ...
  • کپی. [ک َ] (اِخ) محله ای در ناحیت آمل. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 153). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کپی در فرهنگ عمید

  • =میمون١: شیری که پیل بشکنَد از بیم تیغ تو / اندر ولایت تو چو کپی رَوَد ستان (فرخی: ۳۳۰)،. توضیح بیشتر ...
  • کلاه لبه‌دار سفری،
  • تصویری که به‌وسیلۀ دستگاه فتوکپی از نسخۀ اصلی گرفته می‌شود،
    آنچه عیناً از از نوشتۀ دیگر رونویسی می‌شود،
    تصویری که از روی تصویر دیگر ترسیم می‌شود،
    [مجاز] کاملاً شبیه کسی یا چیزی،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کپی در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فارسی به انگلیسی

کپی در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

کپی در فرهنگ فارسی هوشیار

  • فرانسوی کلاه لبه دار ‎ رونوشت از نوشته، رونگاشت از نگاره (اسم) میمون (مطلقا) بوزینه قرده: } در آن وادی نگاه کردم همه وادی پر از قرده و خنازیر بود یعنی پر از کپی و خوک ترسیدم از آن حال ‎. { (تفسیر ابو اتلفنج)، میمون سیاه (خصوصا) . توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

کپی در فارسی به ایتالیایی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید