معنی کوپال

کوپال
معادل ابجد

کوپال در معادل ابجد

کوپال
  • 59
حل جدول

کوپال در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

کوپال در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

کوپال در فرهنگ معین

  • (اِ.) عمود، گرز آهنین.
لغت نامه دهخدا

کوپال در لغت نامه دهخدا

  • کوپال. (اِ) لخت آهنین بود، تازیش عمود است. (لغت فرس اسدی). عمود و گرز آهنین را گویند. (برهان). به معنی گرزو عمود باشد و به بای عربی معنی آن روشن تر شود یعنی کوبنده ٔ بال و بازو و به قانونی که در فارسی رسم است یک با را حذف کرده کوب بال را کوبال گویند. (آنندراج). گوپال. کردی، کوپال (عصا، چوب دست چوپان)، کوپال (چوب دست شبان). ولف در شاهنامه گوپال (با کاف پارسی) آورده است. (حاشیه ٔ برهان چ معین):
    به پای آورد زخم کوپال من
    نراند کسی نیزه بربال من. توضیح بیشتر ...
  • کوپال. (اِخ) نام مبارزی است از خویشان پادشاه روس. (جهانگیری) (برهان). و به این معنی با کاف فارسی هم آمده است. (برهان). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کوپال در فرهنگ عمید

  • گرز: نمایم به گیتی یکی دستبرد / که گردد ز کوپال من کوه خرد (نظامی۵: ۹۲۳)،
    [مجاز] گردن ستبر و بروبازوی قوی،. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

کوپال در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

کوپال در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) گرز آهنین عمود: وز و باد بر سام نیرم درود خداوند شمشیر و کوپال و خود. توضیح بیشتر ...
فارسی به آلمانی

کوپال در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید