معنی کوه

کوه
معادل ابجد

کوه در معادل ابجد

کوه
  • 31
حل جدول

کوه در حل جدول

  • نماد پایداری
  • مظهر پایداری
  • مظهر پایداری، جبل
مترادف و متضاد زبان فارسی

کوه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • بند، پشته، جبل، کتل، کوهستان، کوهه، گردنه
فرهنگ معین

کوه در فرهنگ معین

  • غلاف پنبه، غوزه پنبه، کوکنار (که غلاف خشخاش است)، پیله ابریشم. [خوانش: (کُ وَ) (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
  • (اِ. ) توده بزرگ و برآمده ای از زمین که دارای بلندی چشمگیر نسبت به زمین های پیرامون خود دارد و از تپه بلندتر است. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

کوه در لغت نامه دهخدا

  • کوه. (اِ) معروف است و عربان جبل خوانند. (برهان). ترجمه ٔ جبل. (آنندراج). هر برآمدگی کلان و مرتفعی در سطح زمین خواه از خاک باشد و یا سنگ و به تازی جبل گویند. (ناظم الاطباء). پهلوی «کف » (کوه، قله ٔ کوه)، ایرانی باستان «کئوفه » (کوه)، اوستا «کئوفه » (کوه، کوهان)، پارسی باستان «کئوفه » (کوه)، پهلوی «کفک » (کوه، کوهان)، بلوچی «کپک، کفغ » (شانه)، کردی «کوی » (وحشی)، ارمنی «کهک » (کوه، موج)، و به قول کایگر، افغانی «کوب » (کوهان). توضیح بیشتر ...
  • کوه. [ک َ] (ع مص) هه کردن فرمودن کسی را تا بوی دهن وی معلوم شود. (ناظم الاطباء). بو کشیدن. استشمام کردن بوی دهان کسی را و دستور دادن او را تا نفس بیرون دهد (یا ها کند) تا معلوم گردد که مست است یا نه. (از اقرب الموارد): کهته کوهاً؛ په کردن گفتم او را تا بوی دهن او معلوم گردد. (از منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
  • کوه. [ک َ وَه ْ] (ع مص) سرگشته گردیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). توضیح بیشتر ...
  • کوه. (اِخ) نام مستعار هومان تورانی. (از فهرست ولف). هومان در گفتگوی با رستم خود را چنین نامیده است:
    بپرسیدی از گوهر و نام من
    به دل دیگر آمد ترا کام من
    مرا نام کوه است گردی دلیر
    پدر بوسپاس است مردی چو شیر.
    فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 4 ص 968). توضیح بیشتر ...
  • کوه. [ک ُ وَ / ک ُوْ وَ] (اِ) غوزه و غلاف پنبه را گویند. (برهان) (ناظم الاطباء). غلاف پنبه. غوزه ٔ پنبه. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). || کوکنار که غلاف خشخاش باشد. (برهان). کوکنار. (آنندراج). کوکنار و غلاف خشخاش. (ناظم الاطباء):
    مستغرق خوابیم در این کوه ٔ خشخاش
    شام اجل و صبح جزا را نشناسیم.
    امیرخسرو (از آنندراج).
    چیست اندر کوه بانگ دانه های کوکنار.
    امیرخسرو (از آنندراج).
    || پیله ٔ ابریشم و آنچه بدینها ماند همه را کوه می گویند. توضیح بیشتر ...
  • کوه. (اِخ) دهی از دهستان سیاهو که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 165 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کوه در فرهنگ عمید

  • غوزه و غلاف پنبه،

    غلاف خشخاش، کوکنار،
  • برآمدگی بزرگ در زمین که از خاک و سنگ فراوان تشکیل یافته و نسبت به زمین اطرافش بسیاربلند باشد،
    * کوه آتش‌فشان: (زمین‌شناسی) = آتش‌فشان. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

کوه در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

کوه در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

کوه در فارسی به عربی

تعبیر خواب

کوه در تعبیر خواب

  • اگر کسی درخواب خود را بر سر کوهی بیند، دلیل است در پناه بزرگی رود. اگر بیند کوه از جای برکند، دلیل که بزرگی را قهر کند. اگر بیند در کوهی مُقام بساخت، دلیل که مقرب پادشاه شود. - حضرت دانیال. توضیح بیشتر ...
  • اگر بیندبر سر کوهی بانگ نماز گفت یا نماز کرد، دلیل است کارش بالا گیرد. اگر دید که بر دامن کوهی مقام نمود و بیفتاد، دلیل غم است. - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
  • اگر بیند کوهی بجنبد، دلیل که بزرگی از آن دیار رنجور شود. اگر بیند کوهی می کند و بر وی آسان است، دلیل که کسی چیزی به وی دهد. اگر بیند بر کوه قاف نشسته است، دلیل است اجلش نزدیک بود. اگر در خواب خود را به کوه طور بیند، دلیل است معتقد پادشاه شود. اگر بر کوه لسان بیند، دلیل است با علما صحبت دارد. اگر بیند در کوهی شد، دلیل است در زندانش نمایند یا بمیرد. اگر دید در کوه سوراخی بود و در آنجا رفت، دلیل که از راز پادشاه آگاه شود. توضیح بیشتر ...
  • دیدن کوه در خواب بر پنج وجه است.

    اول: پادشاهی.

    دوم: دلیری.

    سوم: ظفریافتن وپیروزی.

    چهارم: بلندی و رفعت.

    پنجم: رئیسی. - امام جعفر صادق علیه السلام. توضیح بیشتر ...
  • دیدن کوه در خواب، دلیل مال بود که به حیله به دست آید. اگر بیندکه در کوه پنهان شد و راه بیرون آمدن نداشت، دلیل که او را به حیله در کاری اندازند و از آن کار به دشواری خلاصی یابد. - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
  • اگر بیند کوه می کند، دلیل که با مردم حیله کند. اگر بیند در کوهی است و بیرون نتوانست آمدن، دلیل که در کاری بماند و خلاصی نیابد. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی. توضیح بیشتر ...
  • همان طور که قبلا در چند مورد نوشته ام کلا چیزهائی که در زندگی روزانه ما بزرگ و دور از دسترس جلوه می کنند در خواب هایمان به صورت آیات عظیم خلقت و طبیعت ظاهر می گردند. مانند کوه آتشفشان، غول، سیل، صاعقه، گردباد و غیره. شخصیت هائی که دور از دسترس ما به نظر می آیند به صورت غول، دیوار و از این قبیل شکل می گیرند و حوادثی که و قوعشان بیرون از دایره قدرت و حیطه گمان و قیاس ما است و به شکل آیات طبیعی تجلی می نمایند که کوه یکی از شناخته ترین و قابل توجه ترین آن ها است. توضیح بیشتر ...

  • ۱ـ اگر دختری خواب ببیند به همراه پسر عمو و برادر مرده خود از کوهی بالا می رود، علامت آن است که دگرگونیهایی باعث می شود زندگی او بهتر شود. اما اگر در خواب احساس کند دیگر نمی تواند از کوه بالا برود، علامت آن است که از رسیدن به مقام ممتازی که آرزو دارد مأیوس خواهد شد.

    ۲ـ اگر خواب ببینید از کوهی سر سبز بالا می روید، نشانه آن است که بزودی به ثروت و مقامی ارجمند دست خواهید یافت.

    ۳ـ اگر خواب ببینید از کوهی سنگی بالا می روید موفق نمی شوید به قله آن برسی، نشانه آن است که اگر بر ضعفهای روحی خود غلبه یابید می توانید موانع را از جلوی راه خود بر دارید. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

کوه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • هر بر آمدگی کلان و مرتفعی در سطح زمین خواه از خاک باشد و یا سنگ و به تازی جبل گویند. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

کوه در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

کوه در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه