معنی کوران

کوران
معادل ابجد

کوران در معادل ابجد

کوران
  • 277
حل جدول

کوران در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

کوران در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

کوران در فرهنگ معین

  • جریان، بحبوحه، جریان هوا. [خوانش: (اِ.)]
لغت نامه دهخدا

کوران در لغت نامه دهخدا

  • کوران. (فرانسوی، اِ) جریان هوا یا برق. (فرهنگ فارسی معین).
    - کوران سیاست، جریان امور سیاسی. (فرهنگ فارسی معین). توضیح بیشتر ...
  • کوران. (اِخ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش صوما که در شهرستان ارومیه واقع است و 119 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) . توضیح بیشتر ...
  • کوران. (اِخ) دهی از بخش زابلی که در شهرستان سراوان واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). توضیح بیشتر ...
  • کوران. (اِخ) از روستاهای اسفرایین است. (از معجم البلدان). رجوع به کورانی شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کوران در فرهنگ عمید

  • جریان هوا،

    (اسم) جریان،
فارسی به انگلیسی

کوران در فارسی به انگلیسی

ترکی به فارسی

کوران در ترکی به فارسی

فرهنگ فارسی هوشیار

کوران در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید