معنی کواکب

کواکب
معادل ابجد

کواکب در معادل ابجد

کواکب
  • 49
حل جدول

کواکب در حل جدول

فرهنگ معین

کواکب در فرهنگ معین

  • (کَ کِ) [ع.] (اِ.) جِ کوکب، ستارگان.
لغت نامه دهخدا

کواکب در لغت نامه دهخدا

  • کواکب. [ک َ ک ِ] (ع اِ) ج ِ کوکب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ کوکب به معنی ستارگان بزرگ. (آنندراج). ستارگان. اختران. نجوم. انجم. روشنان فلک. و رجوع به کوکب شود: چون کوکبی برو پیوندد از آن کواکب که میان ایشان دوستی است، دستش گرفته دارد. (التفهیم ص 488). و گروهی هست که چون قمر وحشی السیر باشد. بودن او به حدهای کواکب اندر آن برج به جای اتصال بر ایشان نهد. (التفهیم ص 492). گروهی دیگرشش درجه گفتند زیرا که این پنج یک برج است و پنج یک برج مقدار معتدل است حدود کواکب را. توضیح بیشتر ...
  • کواکب. [ک ُ ک ِ] (اِخ) کوه معروفی است و از سنگهای آن آسیاب می سازند. (از معجم البلدان). کوهی است که از آن آسیاسنگ سازند. (منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کواکب در فرهنگ عمید

فرهنگ فارسی هوشیار

کواکب در فرهنگ فارسی هوشیار

  • جمع کوکب، یعنی ستارگان بزرگ، نجوم
فرهنگ فارسی آزاد

کواکب در فرهنگ فارسی آزاد

  • کَواکِب، ستارگان (مفرد: کوکب- بمعنای دیگر کوکب توجه گردد)،
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه