معنی کنیزو
حل جدول
مجموعه داستان منیرو روانى پور
رمان منیرو روانیپور
کنیزو
رمان منیرو روانى پور
کنیزو
مجموعه داستان منیرو روانى پور
کنیزو
رمان منیرو روانی پور
کنیزو
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
تحفه. [ت ُ ف َ] (اِخ) زنی از اولیات بود. در آغاز کنیزو نوازنده ٔ عود بود، پس از آن عاشق پیشه شد و او را بگمان اینکه دیوانه شده است به تیمارستان بردند. سری سقطی از حال وی آگاه گشت و او را از تیمارستان رهانید و آزاد کرد. وی طبع شعر نیز داشت. دو بیت زیر از ابیاتی است که در تیمارستان درباره ٔ وضع خود سرود:
معشرالناس ماجننت ولکن
انا سکراﷲ و قلبی صاح
اغللتم یدی و لم آت ذنباً
غیر جهدی فی جدی و افتضاحی.
(از قاموس الاعلام ترکی).
معادل ابجد
93